توضیحات اجمالی بخشها:
متن دویست و چهل و دو جلدکتاب و پنجاه و نه مقاله پیرامون امامرضا علیهالسلام با موضوعاتی چون سخنان، تاریخ زندگانی، سیره و فضائل، معرفی بیش از نهصد کتاب، مقاله و پایاننامه پیرامون آن حضرت، ارائه فهرست کلیه کتابها و مقالهها به صورت یکجا (نوزده هزار موضوع)، جستجوی پیشرفته در متن، پاورقی و عناوین، تصاویر و پوسترهای زیبا و جذاب، امکان چاپ صفحات و انتقال متن به دفترچه یادداشت، امکان تغییر محیط برنامه برای سلیقههای مختلف، متن زیارتنامهها، نغمههای دلنشین و همخوانی قابل اجرا در دستگاههای MP3
آمدن باران
زمان مطالعه: < 1 دقیقه امام از منبر پائین آمدند مردم به خانه های خود رفتند پس از آن چنان باران فراوانی بارید که همگان ظروف و آب انبارها را پر آب کردند و بیابان ها و باغستان ها سیرآب شد مردم می گفتند هَنیئاً لِوَلَدِ رَسول الله کِراماتِ الله عَزَّ وَ جَل (کرامت های خدای ارجمندِ بزرگوار برای فرزند پیامبر خدا گوارا با د.)
توصیه ی امام به مردم بعد از آمدن باران
زمان مطالعه: < 1 دقیقه ای مردم ازگناه پرهیزکنید در نعمت هایی که خدا به شما داده است نعمت ها را از خود با گناه کردن دور نکنید. پرهیز و دوری ازگناه را ادامه دهید. درجایی دیگر هم امام پیش بینی باران را نمودند و باران آمد. حسین بن موسی گوید با امام هشتم علیه السلام به قصد بیرون شهر برای بازدید از بعضی ازاملاک
امام رضا از قلب اشخاص خبر دارند
زمان مطالعه: < 1 دقیقه بزنطی گفت: من در امامت امام رضا علیه السلام در شکّ بودم به آن حضرت نامه ای نوشتم و اجازه خواستم که به ملاقات ایشان بروم با خود گفتم چون نزد امام بروم سه مسأله بپرسم و آن ها را به خاطر سپردم امام رضا علیه السلام نامه ای برای من فرستادند و در آن نامه چنین نوشته بودند: خداوند
ثروتمند شدن مردی بر اثر معجزه امام رضا
زمان مطالعه: < 1 دقیقه ابوالقاسم جُعفی از ابراهیم بن موسی فراز روایت کرده که امام هشتم علیه السلامروزی به صحرا رفتند و من با ایشان بودم درسایه ی درختی نشستند هچ شخصی جز من درآن بیابان نبود به ایشان گفتم: یا بن رسول الله! فدایت گردم، عید نزدیک است به خدا سوگند دیناری هم ندارم. سپس امام با تازیانه ی خود بر زمین زدند
امام از ثروت دنیا شاد نمی شوند
زمان مطالعه: < 1 دقیقه سهل بن زیاد از علیّ بن محمّد قاسانی روایت کرده که گفت یکی ازاصحاب به من خبر داد مال زیادی به خدمت حضرت امام رضا علیه السلام بردم و با خود گفتم حتماً امام بسیار خوشحال خواهند شد ولی بر خلاف انتظار آثار شادی را در چهره ی امام نیافتم. غمناک و محزون گشتم امام چون من را ناراحت دیدند
گوشت اهل بیت بر درندگان حرام است
زمان مطالعه: 3 دقیقه درعصر مأمون زنی بود که به نام زینب که اِدّعا می کرد سیّده است و دختر علی بن ابی طالب علیه السلام می باشد. روزی مأمون به حضرت گفت خواهرت زینب را سلام برسان امام علیه السلام فرمودند که به خدا او دروغ می گوید و من در این جا خواهری ندارم مأمون در جواب امام گفت: چگونه بفهمیم که