توضیحات اجمالی بخشها:
متن دویست و چهل و دو جلدکتاب و پنجاه و نه مقاله پیرامون امامرضا علیهالسلام با موضوعاتی چون سخنان، تاریخ زندگانی، سیره و فضائل، معرفی بیش از نهصد کتاب، مقاله و پایاننامه پیرامون آن حضرت، ارائه فهرست کلیه کتابها و مقالهها به صورت یکجا (نوزده هزار موضوع)، جستجوی پیشرفته در متن، پاورقی و عناوین، تصاویر و پوسترهای زیبا و جذاب، امکان چاپ صفحات و انتقال متن به دفترچه یادداشت، امکان تغییر محیط برنامه برای سلیقههای مختلف، متن زیارتنامهها، نغمههای دلنشین و همخوانی قابل اجرا در دستگاههای MP3
شایعه ی اول – آیا مردم بردگان امام هستند؟
زمان مطالعه: < 1 دقیقه روزی اباصلت هروی از امام علیه السلام پرسید ای فرزند رسول خدا صلی الله علیه و آله آیا درست است که مردم از شما حکایت می کنند که شما ادّعا می کنید مردم بردگان شما هستند؟ امام در جواب اباصلت فرمودند: ای عبدالسّلام! اگر مردم بردگان ما بودند پس ما آن ها را از چه فردی خریده ایم؟ و امام
شایعه ی دوم – آیا موسیقی و آوازه خوانی حلال است؟
زمان مطالعه: 2 دقیقه و هم چنین هشام بن ابراهیم که فضل بن سهل او را به جاسوسی امام رضا علیه السلام گماشته بود و او بر امام سخت می گرفت از قول امام رضاعلیه السلام شایع کرده بود که آوازه خوانی و موسیقی را امام رضا علیه السلام برای او حلال شمرده است و چون از امام علیه السلام در این باب پرسیدند
ولایت عهدی یا یک نوع توطئه و نقشه(1)
زمان مطالعه: 2 دقیقه ابوسهل نوبختی(2) می گوید: وقتی مأمون تصمیم قاطع گرفت که ولایتعهدی امام رضا علیه السلام را ترتیب دهد من با خود گفتم به هر وسیله هست باید کشف کنم که آیا کار او واقعی است یا ظاهر سازی می باشد. نامه ای به این مضمون نوشتم و آن را توسّط خادمی که مأمون پیوسته اسرار خود را به وسیله ی
اعترافات مأمون به ولایت اهل بیت و دفاع از ولیعهدی امام رضا
زمان مطالعه: 6 دقیقه مأمون بعد از اینکه امام رضا علیه السلام را به ولایتعهدی برگزید بزرگان بنی عبّاس ناراحت شدند و برای او نامه ای نوشتند وازکار او سخت عصبانی بودند. مأمون در جواب آن ها پاسخ های روشنی داد که جالب و خواندنی است. اینک قسمت هایی از نامه آورده می شود: به نام خداوند بخشنده ی مهربان سپاس خدای را که
پرده برداری امام از اراده های اشخاص
زمان مطالعه: < 1 دقیقه رَیّان بن صلت گفت: هنگامی که قصد رفتن به عراق را داشتم تصمیم گرفتم به خدمت حضرت رضا علیه السلام رفته و با ایشان وداع نمایم با خود گفتم یکی از پیراهن هایی را که ایشان پوشیده اند ازایشان بگیرم و جزء کفن خود قرار دهم و چند درهمی نیز از آن جناب دریافت کنم تا برای دخترانم چند انگشتری
اطلاع داشتن امام از مرگ اشخاص
زمان مطالعه: < 1 دقیقه محمّد بن داوود گوید: من و برادرم در خدمت آن حضرت بودیم خبر آوردند که محمّد بن جعفر در حال احتضار(1) است، حضرت به سوی خانه ی او روانه شدند، ما هم با ایشان رفتیم، اسحاق بن جعفر و پسرش با جماعتی گریه می کنند. سپس امام ابوالْحسن الرّضا علیه السلام در نزد پسر عمویشان نشستند و در صورت او