دسته بندی: داستان هایی اخلاقی

زمان مطالعه: < 1 دقیقه درکشف الغمّه اَورده که از امام رضا علیه السلام پرسیدند که جدّ بزرگوار شما امام جعفر بن محمّد الصّادق علیه السلام فرمودند: لاجَبرٌ و لاتفویضٌ

زمان مطالعه: 3 دقیقه صاحب تاریخ نیشابور درکتاب خود چنین می نویسد: وقتی حضرت رضاعلیه السّلام وارد نیشابور شدند، سوار بر مَرْکَبی که بر روی آن کجاوه ای که

زمان مطالعه: 3 دقیقه محمّد بن سنان می گوید: در خراسان خدمت حضرت رضا صلی اللّه علیه و آله و سلّم بودم، مأمون آن حضرت را در طرف راست

زمان مطالعه: 2 دقیقه یحیی بن خالد برمکی روزی به هرون گفت: علی بن موسی بن جعفر (امام رضا) ادّعای امامت می کند (فکری برای او نمی کنی؟) هرون

زمان مطالعه: 2 دقیقه در سفری که حضرت رضا علیه السّلام از مرو به طوس می آمدند، مأمون در بین راه با امام رضا علیه السّلام گفتگویی داشته که

زمان مطالعه: < 1 دقیقه دشمنان اهل بیت علیهم السّلام هر موقع فرصت می یافتند، بر علیه امام رضا علیه السّلام به هرون سعایت و بدگویی می نمودند. بدگویی بر

زمان مطالعه: < 1 دقیقه بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم بسمِ اللّهِ اِنّی اعُوذُ بالرَّحمنِ مِنْکَ اِنْ کُنْتُ تَقِمِّاً اَوْ غَیْر تَقِیٍّ اخَذْتً بِاللّهِ السَّمیعِ اَلبَصیر عَلی سَمْعِکَ وَ بَصَرک لا

زمان مطالعه: < 1 دقیقه جعفر بن یحیی برمکی گفت: درآن موقع که هرون به مکّه می رفت روزی حسین بن جعفر به او گوشزد کرد: از سوگندی که یاد

زمان مطالعه: 2 دقیقه ناگفته نماند که هرون در زمان موسی بن جعفرعلیه السّلام چنان وحشتی در بین بنی هاشم ایجاد کرده بود که اکثراً تقیّه(1) می کردند و

زمان مطالعه: < 1 دقیقه یکی از مخالفان سرسخت حضرت رضاعلیه السّلام یک ژنرال عالی رتبه ی ارتش هارون به نام جَلودی بود، و به او از طرف دستگاه ستمکار