جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

امام رضا و طی الأرض مدت هفت روز از خراسان به مکه و مدینه

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

نوفلی گوید: روزی امام هشتم علیه السلام به مأمون فرمودند: من می خواهم به چشمه ی آب گرم بروم. هفت روز من را معاف کن و فرستاده ات رفت و آمد نکند. مأمون گفت: هرچه شما می خواهید من حرفی ندارم و حضرت بر سر چشمه ای رفتند و خیمه زدند. روز هفتم خلیفه با وزراء و افسران ارشد و دیگر ملازمان خود برسرچشمه به دیدن حضرت آمد و داخل خیمه ی امام شد و درک تشرّف نمود و بعد ازتکریم، به اتّفاق امام به دارالخلافه سواره بازگشتند. پس از اندک زمانی نامه ای از استاندار مکّه رسید که علیّ بن موسی الرّضا علیه السلام در فلان روز در مدینه بوده اند و به سوی مکّه در حرکت بوده اند بعد از چند روز دیگر نامه ای از استاندار مکّه رسید که امام در فلان روز در مکّه بوده اند. به همین جهت به شما اعلام کردم. خلیفه از نامه ها تعجّب کرد به حضور حضرت شرفیاب شد و عرض کرد: مولای من هفت روز مرخصی گرفتید که به سرچشمه روید به این بهانه به مدینه و مکّه رفتید حقّ تعالی به تو علم زیادی داده من برادرو پسر عموی تو هستم. چه می شود از آن علم حرفی به من بیاموزید؟

امام علیه السلام فرمودند: اگر من خضر بودم بر آن چه تو گویی قادر بودم. با این که من هم مانند دیگران یکی ازرعایای تو هستم. مأمون ملعون خندید وگفت: به خدا سوگند به اماکن مقدّسه ی مکّه و مدینه رفتی و برگشتی و تو حجّت خدا و مولای این امّت می باشی. (او به نصّ قرآن در قلبش مرض بود. فی قًلوبِهِمْ مَرَض فَزادَهُمْ اللهُ مرَضا به خاطر حسادتی که در درونش زبانه می کشید، او و امثال او یعنی عبّاسیان جنایتکارو خون آشام، هم چون خفّاشانی بودند که طاقت دیدن نور حقیقت را نداشتند).