حسن بن علی وشّاء گفت: حضرت رضا علیه السلام خواستند وگفتند: حسن! علی بن
ابی حمزه بطائنی امروزه از دنیا رفت. او را در داخل قبرکردند، هم اکنون دو فرشته داخل قبر او شدند، سئوال کردند از پروردگارش سؤال نمودند،گفت: خدا. پرسیدند: پیامبرت کیست؟ پاسخ داد: محمّد رسول الله صلی الله علیه و آله. از امام اوّل پرسیدند: فرمودند: امیرالمؤمنین علی علیه السلام پس از اوگفت: حسن بن علی علیه السلام بعد از اوگفت: حسین بن علی علیه السلام. بعد از اوگفت: جعفربن محمّد علیه السلام بعد از اوگفت: موسی بن جعفر علیه السلام بعد ازاو زبانش بند آمد او را شکنجه کردند که امام توکیست؟ ساکت ماند آن دو ملک گفتند: آیا موسی بن جعفر علیه السلام این طور به تو سفارش نمودند؟ آن چنان با حربه ای آتشین بر پیکرش فرود آوردند که تا قیامت قبرش می سوزد. حسن بن علی وشاء گفت: ازخدمت حضرت رضا علیه السلام بیرون شدم و این تاریخ را یادداشت نمودم. پس از مدّتی ازکوفه خبر رسید که در همان روز “بطائنی ” از دنیا رفته بود و همان ساعت او را دفن کرده بودند.