شرق و شمال شرق ایران از دوران ساسانیان در معرض توسعهی روزافزون بودیسم بود. در واقع مقارن اسلام، دین بودایی افغانستان را فتح کرده بود (بتهای عظیم بودا در بامیان همچنان برپاست) و با سرعت به درون سرزمین ایران رسوخ میکرد. دوام دین بودایی درین نواحی تا دیر زمانی پس از استیلای اسلام طول کشید. مثلا در بخارا، اهالی شهر چهار مرتبه از اسلام برگشته و مجددا بودایی شدند و حتی پس از آنکه قتیبة بن مسلم در سال 94 هجری شهر را فتح کرد و بیشتر اهالی مسلمان شدند، باز هم اقلیتی از بوداییان – آن هم تا قرن چهارم هجری – درین شهر دوام آوردند.(1) نیز در بلخ یکی از مهمترین معبدهای بودایی – موسوم به نوبهار – تحت تولیت خاندان برامکه و مورد احترام مردمان – و حتی پیروان سایر ادیان – بود.(2) در شهر «مرو» نیز مذهب بودیسم رسوخی به تمام یافته بود و همان طوری که پیشتر اشاره شد، بقایای معبد بودایی در مرو به دست باستان شناسان
کشف گردیده که نشان از حضور این دین در فرجام کار ساسانیان دارد(3)
به هر صورت، دین بودایی به هنگام مسافرت امام رضا علیهالسلام، در سرآغاز قرن سوم هجری، همچنان نقشآفرینی میکرده و اندیشههای خاص آن، در باورهای مردمان بیتأثیر نبوده است. شاهدی که براین مدعا میتوان آورد، پرسشهایی است که در مرو از امام رضا علیهالسلام راجع به صحت یا سقم «تناسخ» میشده است(4)
1) رک به «تاریخ ایران در نخستین قرون اسلامی»: صص 401 – 395.
2) «گویند منوچهر در بلخ، خانه بنا کرده بود که آن را نوبهار میخواندند و آن اعظم بتخانهها بود. آن را تعظیم بسیار کردندی… اهل فرس و ترک آن را معظم داشتندی و بدانجا حج کردندی و هدایا و نذور بدانجا آوردندی.» نقل از «جغرافیای سیاسی خراسان در تاریخ حافظ ابرو»: ص 43 – 42. برای آگاهی بیشتر از شکوه و عظمت معبد نوبهار و ریاست برمکیان بر آن، رک به «برمکیان بنا به روایات مورخین عرب ایرانی»: صص 32 – 27.
3) درین باره همچنین رک به «عصر زرین فرهنگ ایران»: ص 47.
4) در این باره رک به «عیون اخبارالرضا»: ج 2، صص 485 – 484.