جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

چهل حدیث منتخب گهربار

زمان مطالعه: 8 دقیقه

قال الامام علی بن موسی الرضا صلوات الله و سلامه علیه:

1 – من زار قبر الحسین علیه‏السلام بشط الفرات، کان کمن زار الله فوق عرشه.(1)

فرمود: هر – مؤمنی – که قبر امام حسین علیه‏السلام را کنار شط فرات در کربلاء زیارت کند همانند کسی است که خداوند متعال را بر فراز عرش زیارت کرده باشد. 2 – کتب علیه‏السلام: أبلغ شیعتی: إن زیارتی تعدل عندالله عزوجل ألف حجة، فقلت لأبی جعفر علیه‏السلام: ألف حجة؟!

قال: إی و الله، و ألف ألف حجة، لمن زاره عارفا بحقه.(2)

به یکی از دوستانش نوشت: به دیگر دوستان و علاقمندان ما بگو: ثواب زیارت – قبر – من معادل است با یک هزار حج.

راوی گوید: به امام جواد علیه‏السلام عرض کردم: هزار حج برای ثواب زیارت پدرت می‏باشد؟!

فرمود: بلی، هر که پدرم را با معرفت در حقش زیارت نماید، هزار هزار – یعنی یک میلیون – حج ثواب زیارتش می‏باشد.

3 – قال علیه‏السلام: أول ما یحاسب العبد علیه، الصلاة، فإن صحت له الصلاة صح ماسواها، و إن ردت رد ماسواها.(3)

فرمود: اولین عملی که از انسان مورد محاسبه و بررسی قرار می‏گیرد نماز است، چنانچه صحیح و مقبول واقع شود، بقیه‏ی اعمال و عبادات نیز قبول می‏گردد وگرنه مردود خواهد شد.

4 – قال علیه‏السلام: للصلاة أربعة آلاف باب.(4)

فرمود: نماز دارای چهار هزار جزء و شرط می‏باشد.

5 – قال علیه‏السلام: الصلاة قربان کل تقی.(5)

فرمود: نماز، هر شخص باتقوا و پرهیزکار را – به خداوند متعال – نزدیک‏کننده است.

6 – قال علیه‏السلام: یؤخذ الغلام بالصلاة و هو ابن سبع سنین.(6)

7 – قال علیه‏السلام: فرض الله علی النساء فی الوضوء أن تبدء المرئة بباطن ذراعها و الرجال بظاهر الذراع.(7)

فرمود: خداوند در وضو بر زنان لازم دانسته است که از جلوی آرنج دست، آب بریزند و مردان از پشت آرنج.(این عمل از نظر فتوای مراجع تقلید مستحب می‏باشد (.

8 – قال علیه‏السلام: رحم الله عبدا أحیی أمرنا، قیل: کیف یحیی أمرکم؟

قال علیه‏السلام: یتعلم علومنا و یعلمها الناس.(8)

فرمود: رحمت خدا بر کسی باد که أمر ما را زنده نماید، سؤال شد: چگونه؟ حضرت پاسخ داد: علوم ما را فراگیرد و به دیگران بیاموزد.

9 – قال علیه‏السلام: لتأمرن بالمعروف، و لتنهن عن المنکر، او لیستعملن علیکم شرارکم، فیدعو خیارکم فلا یستجاب لهم.(9)

فرمود: باید هر یک از شماها امر به معروف و نهی از منکر نمائید، وگرنه شرورترین افراد بر شما تسلط یافته و آنچه که خوبان شما، دعا و نفرین کنند مستجاب نخواهد شد.

10 – قال علیه‏السلام: من لم یقدر علی ما یکفر به ذنوبه، فلیکثر من الصلوة علی محمد و آله، فإنها تهدم الذنوب هدما.(10)

فرمود: کسی که توان جبران گناهانش را ندارد، زیاد بر حضرت محمد و اهل‏بیتش علیهم‏السلام صلوات و درود فرستد، که همانا گناهانش – اگر حق‏الناس نباشد – محو و نابود گردد.

11 – قال علیه‏السلام: الصلوة علی محمد و آله تعدل عندالله عزوجل التسبیح و التهلیل و التکبیر.(11)

فرمود: فرستادن صلوات و تحیت بر حضرت محمد و اهل‏بیت آن حضرت علیهم‏السلام در پیشگاه خداوند متعال، پاداش گفتن«سبحان الله، لا إله إلا الله، الله اکبر» را دارد.

12 – قال علیه‏السلام: لو خلت الأرض طرفة عین من حجة لساخت بأهلها.(12)

فرمود: چنانچه زمین لحظه‏ای خالی از حجت خداوند باشد، اهل خود را در خود فرومی‏برد.

13 – قال علیه‏السلام: علیکم بسلاح الأنبیاء، فقیل له: و ما سلاح الأنبیاء؟ یا ابن رسول الله! فقال علیه‏السلام: الدعاء.(13)

فرمود: بر شما باد به کارگیری سلاح پیامبران، به حضرت گفته شد: سلاح پیغمبران علیهم‏السلام چیست؟

در جواب فرمود: توجه به خداوند متعال؛ و دعا کردن و از او کمک خواستن می‏باشد.

14 – قال علیه‏السلام: صاحب النعمة یجب علیه التوسعة علی عیاله.(14)

فرمود: هر که به مقداری که در توانش می‏باشد، باید برای اهل منزل خود انفاق و خرج کند.

15 – قال علیه‏السلام: المرض للمؤمن تطهیر و رحمة و للکافر تعذیب و لعنة، و إن المرض لا یزال بالمؤمن حتی لا یکون علیه ذنب.(15)

فرمود: مریضی، برای مؤمن سبب رحمت و آمرزش گناهانش می‏باشد و برای کافر عذاب و لعنت خواهد بود.

سپس افزود: مریضی، همیشه همراه مؤمن است تا آن که از گناهانش چیزی باقی نماند و پس از مرگ آسوده و راحت باشد.

16 – قال علیه‏السلام: إذا اکتهل الرجل فلا یدع أن یأکل باللیل شیئا، فإنه أهدء لنومه، و أطیب للنکهة.(16)

فرمود: وقتی که مرد به مرحله‏ی پیری و کهولت سن برسد، حتما هنگام شب – قبل از خوابیدن – مقداری غذا تناول کند که برای آسودگی خواب مفید است، همچنین برای هم‏خوابی و زناشوئی سودمند خواهد بود.

17 – قال علیه‏السلام: إنما یراد من الإمام قسطه و عدله، إذا قال صدق، و إذا حکم عدل، و إذا وعد أنجز.(17)

فرمود: همانا از امام و راهنمای جامعه، مساوات و عدالت خواسته شده است که در سخنان صادق، در قضاوت‏ها عادل و نسبت به وعده‏هایش وفا نماید.

18 – قال علیه‏السلام: لا یجمع المال إلا بخمس خصال: ببخل شدید، و أمل طویل، و حرص غالب، و قطیعة الرحم، و إیثار الدنیا علی الآخرة.(18)

فرمود: ثروت، انباشته نمی‏گردد مگر با یکی از پنج خصلت:

بخیل بودن، آرزوی طول و دراز داشتن، حریص بر دنیا بودن، قطع صله‏ی رحم کردن، آخرت را فدای دنیا کردن.

19 – قال علیه‏السلام: لو أن الناس قصروا فی الطعام، لاستقامت أبدانهم.(19)

فرمود: چنانچه مردم خوراک خویش را کم کنند و پرخوری ننمایند، بدن‏های آن‏ها دچار امراض مختلف نمی‏شود.

20 – قال علیه‏السلام: من خرج فی حاجة و مسح وجهه بماء الورد لم یرهق وجهه قتر و لا ذلة.(20)

فرمود: هر کس هنگام خروج از منزل برای حوایج زندگی خود، صورت خویش را با گلاب خوشبو و معطر نماید، دچار ذلت و خواری نخواهد شد.

21 – قال علیه‏السلام: إن فی الهندباء شفاء من ألف داء، ما من داء فی جوف الإنسان إلا قمعه الهندباء.(21)

فرمود: گیاه کاسنی شفای هزار نوع درد و مرض است، کاسنی هر نوع مرضی را در درون انسان ریشه‏کن می‏نماید.

22 – قال علیه‏السلام: السخی یأکل طعام الناس لیأکلوا من طعامه، و البخیل لا یأکل طعام الناس لکیلا یأکلوا من طعامه.(22)

فرمود: افراد سخاوتمند از خوراک دیگران استفاده می‏کنند تا دیگران هم از امکانات ایشان بهره گیرند و استفاده کنند؛ ولیکن افراد بخیل از غذای دیگران نمی‏خورند تا آن‏ها هم از غذای ایشان نخورند.

23 – قال علیه‏السلام: شیعتنا المسلمون لأمرنا، الآخذون بقولنا، المخالفون

لأعدائنا، فمن لم یکن کذلک فلیس منا.(23)

فرمود: شیعیان ما کسانی هستند که تسلیم امر و نهی ما باشند، گفتار ما را سرلوحه‏ی زندگی – در عمل و گفتار – خود قرار دهند، مخالف دشمنان ما باشند و هر که چنین نباشد از ما نیست.

24 – قال علیه‏السلام: من تذکر مصابنا، فبکی و أبکی لم تبک عینه یوم تبکی العیون، و من جلس مجلسا یحیی فیه أمرنا لم یمت قلبه یوم تموت القلوب.(24)

فرمود: هر که مصائب ما – اهل‏بیت عصمت و طهارت – را یادآور شود و گریه کند یا دیگری را بگریاند، روزی که همه گریان باشند او نخواهد گریست، و هر که در مجلسی بنشیند که علوم و فضائل ما گفته شود همیشه زنده دل خواهد بود.

25 – قال علیه‏السلام: المستتر بالحسنة یعدل سبعین حسنة، و المذیع بالسیئة مخذول، و المستتر بالسیئة مغفور له.(25)

فرمود: انجام دادن حسنه و کار نیک به صورت مخفی، معادل هفتاد حسنه است؛ و آشکار ساختن گناه و خطا موجب خواری و پستی می‏گردد و پوشاندن و آشکار نکردن خطا و گناه موجب آمرزش آن خواهد بود.

26 – أنه سئل ما العقل؟ فقال علیه‏السلام: التجرع للغصة، و مداهنة الأعداء، و مداراة الأصدقاء.(26)

از امام رضا علیه‏السلام سؤال شد که عقل و هوشیاری چگونه است؟

حضرت در جواب فرمود: تحمل مشکلات و ناملایمات، زیرک بودن و حرکات دشمن را زیر نظر داشتن، مدارا کردن با دوستان می‏باشد – که اختلاف نظرها سبب فتنه و آشوب نشود-.

27 – قال علیه‏السلام: ما بعث الله نبیا إلا بتحریم الخمر، و أن یقر بأن الله یفعل ما یشاء.(27)

فرمود: خداوند هیچ پیغمبری را نفرستاده مگر آن که در شریعت او شراب و مسکرات حرام بوده است، همچنین هر یک از پیامبران معتقد بودند که خداوند هر آنچه را اراده کند انجام می‏دهد.

28 – قال علیه‏السلام: لا تترکوا الطیب فی کل یوم، فإن لم تقدروا فیوم و یوم، فإن لم تقدروا ففی کل جمعة.(28)

فرمود: سعی نمائید هر روز، از عطر استفاده نمائید و اگر نتوانستید یک روز در میان، و اگر نتوانستید پس هر جمعه خود را معطر و خوشبو گردانید(با رعایت شرائط زمان و مکان (.

29 – قال علیه‏السلام: إذا کذب الولاة حبس المطر، و إذا جار السلطان هانت الدولة، و إذا حبست الزکاة ماتت المواشی.(29)

فرمود: هرگاه والیان و مسئولان حکومت دروغ گویند باران نمی‏بارد، و اگر رئیس حکومت، ظلم و ستم پایه‏های حکومتش سست و ضعیف می‏گردد؛

و چنانچه مردم زکات – و خمس مالشان را – نپردازند چهارپایان می‏میرند.

30 – قال علیه‏السلام: الملائکة تقسم أرزاق بنی آدم ما بین طلوع الفجر الی طلوع الشمس، فمن نام فیما بینهما نام عن رزقه.(30)

فرمود: مابین طلوع سپیده‏ی صبح تا طلوع خورشید ملائکه‏ی الهی ارزاق انسان‏ها را سهمیه‏بندی می‏نمایند، هر کس در این زمان بخوابد غافل و محروم خواهد شد.

31 – قال علیه‏السلام: من فرج عن مؤمن فرج الله قلبه یوم القیامة.(31)

فرمود: هر کس مشکلی از مؤمنی را برطرف نماید و او را خوشحال سازد، خداوند او را در روز قیامت خوشحال و راضی می‏گرداند.

32 – قال علیه‏السلام: إنا لنعرف الرجل إذا رأیناه بحقیقة الایمان و بحقیقة النفاق.(32)

فرمود: همانا ما اهل‏بیت عصمت و طهارت چنانچه شخصی را بنگریم، ایمان و اعتقاد او را می‏شناسیم که اعتقادات درونی و افکار او چگونه است.

33 – قال علیه‏السلام: لا یکون المؤمن مؤمنا الا أن یکون فیه ثلاث خصال: سنة من الله و سنة من نبیه و سنة من ولیه، أما السنة من الله فکتمان السر، أما السنة من نبیه مداراة الناس، اما السنة من ولیه فالصبر علی النائبة.(33)

فرمود: مؤمن، حقیقت ایمان را درک نمی‏کند مگر آن که 3 خصلت را دارا باشد:

خصلتی از خداوند، که کتمان اسرار افراد باشد، خصلتی از پیغمبر اسلام صلی الله علیه و اله و سلم که مدارا کردن با مردم باشد، خصلتی از ولی خدا که صبر و شکیبائی در مقابل شدائد و سختی‏ها را داشته باشد.

34 – قال علیه‏السلام: إن الصمت باب من أبواب الحکمة، یکسب المحبة، إنه دلیل علی کل خیر.(34)

فرمود: همانا سکوت و خاموشی راهی از راه‏های حکمت است، سکوت موجب محبت و علاقه می‏گردد، سکوت راهنمائی برای کسب خیرات می‏باشد.

35 – قال علیه‏السلام: من السنة التزویج باللیل، لأن الله جعل اللیل سکنا، و النساء إنما هن سکن.(35)

فرمود: بهترین وقت برای تزویج و زناشوئی شب است که خداوند متعال شب را وسیله‏ی آرامش و سکون قرار داده، همچنین زنان آرام‏بخش و تسکین‏دهنده می‏باشند.

36 – قال علیه‏السلام: ما من عبد زار قبر مؤمن، فقرأ علیه«إنا أنزلناه فی لیلة القدر» سبع مرات، إلا غفر الله له و لصاحب القبر.(36)

فرمود: هر بنده‏ای از بندگان خداوند بر قبر مؤمنی جهت زیارت حضور یابد و هفت مرتبه سوره‏ی مبارکه – إنا أنرلناه – را بخواند، خداوند متعال گناهان او و صاحب قبر را مورد بخشش و آمرزش قرار می‏دهد.

37 – قال علیه‏السلام: الأخ الأکبر بمنزلة الأب.(37)

فرمود: برادر بزرگ جانشین و جایگزین پدر خواهد بود.

38 – قال علیه‏السلام: انما تغضب لله عزوجل، فلا تغضب له بأکثر مما غضب علی نفسه.(38)

فرمود: چنانچه در موردی خواستی غضب کنی و برای خدا برخورد نمائی، پس متوجه باش که غضب و خشم خود را در جهت و محدوده‏ی رضایت و خوشنودی خداوند، اعمال کن.

39 – قال علیه‏السلام: خیر الأعمال الحرث، تزرعه فیأکل منه البر و الفاجر، أما البر فما أکل من شیی‏ء إستغفر لک، و أما الفاجر فما أکل منه من شیی‏ء لعنه، و یأکل منه البهائم و الطیر.(39)

فرمود: بهترین کارها، شغل کشاورزی است، چون که در نتیجه کشت و تلاش، همه‏ی انسان‏های خوب و بد از آن استفاده می‏کنند.

اما استفاده‏ی خوبان سبب آمرزش گناهان می‏باشد، ولی استفاده‏ی افراد فاسد و فاسق موجب لعن ایشان خواهد شد، همچنین تمام پرنده‏ها و چرندگان از تلاش و نتیجه‏ی کشت بهره‏مند خواهند شد.

40 – قال علیه‏السلام: من ترک السعی فی حوائجه یوم عاشوراء، قضی الله له حوائج الدنیا و الآخرة، و قرت بنا فی الجنان عینه.(40)

فرمود: هر کس روز عاشورای امام حسین علیه‏السلام، دنبال کسب و کار نرود(و مشغول عزاداری و حزن و اندوه گردد)، خداوند متعال خواسته‏ها و حوائج دنیا و آخرت او را برآورده می‏نماید؛ و در بهشت چشمش به دیدار ما – اهل‏بیت عصمت و طهارت علیهم‏السلام – روشن می‏گردد.


1) مستدرک الوسائل: ج 10، ص 250، ح 38.

2) مستدرک الوسائل: ج 10، ص 359، ح 2.

3) مستدرک الوسائل: ج 3، ص 25، ح 4.

4) تهذیب الأحکام: ج 2، ص 242، ح 957.

5) وسائل الشیعة: ج 4، ص 43، ح 4469.

6) وسائل الشیعة: ج 21، ص 460، ح 27580.

7) وسائل الشیعة: ج 1، ص 467، ح 1238.

8) بحارالأنوار: ج 2، ص 30، ح 13.

9) الدرة الباهة: ص 38، س 3، بحار: ج 75، ص 354، ح 10.

10) جامع الأخبار: ص 59، بحارالأنوار: ج 91، ص 47، ح 2.

11) أمالی شیخ صدوق: ص 68، بحارالأنوار: ج 91، ص 47، ضمن ح 2.

12) علل الشرایع: ص 198، ح 21.

13) بصائر الدرجات: جزء 6، ص 308، باب 8، ح 5.

14) وسائل الشیعة: ج 21، ص 540، ح 27807.

15) بحارالأنوار: ج 78، ص 183، ح 35، ثواب الأعمال: ص 175.

16) محاسن برقی: ص 422، ح 208.

17) الدرة الباهرة: ص 37، س 13، بحار: ج 75، ص 354، س 5.

18) وسائل الشیعة: ج 21، ص 561، ح 27873.

19) مستدرک الوسائل: ج 2، ص 155، ح 30.

20) مصادقة الإخوان شیخ صدوق: ص 52، ح 1.

21) وسائل الشیعة: ج 25، ص 183، ح 31693.

22) مستدرک الوسائل: ج 15، ص 358، ح 8.

23) جامع أحادیث الشیعة: ج 1، ص 171، ح 234، بحار: ج 65، ص 167، ح 24.

24) وسائل الشیعة: ج 14، ص 502، ح 19693.

25) وسائل الشیعة: ج 16، ص 63، ح 20990.

26) أمالی شیخ صدوق: ص 233، ح 17.

27) بحارالأنوار: ج 4، ص 97، ح 3.

28) مستدرک الوسائل: ج 6، ص 49، ح 6.

29) أمالی شیخ طوسی: ص 82، مستدرک الوسائل: ج 6، ص 188، ح 1.

30) وسائل الشیعة: ج 6، ص 497، ح 6533.

31) اصول کافی: ج 2، ص 160، ح 4، وسائل الشیعة: ج 16، ص 372، ح 6.

32) اعلام الوری: ج 2، ص 70، بصائر الدرجات: جزء 8، ص 308، ح 5.

33) بحارالأنوار: ج 75، ص 334، ح 1، مستدرک الوسائل: ج 9، ص 37، ح 10138.

34) مستدرک الوسائل: ج 9، ص 16، ح 10073.

35) وسائل الشیعة: ج 3، ص 91، ح 22040.

36) من لا یحضره الفقیه: ج 1، ص 115، ح 541، وسائل الشیعة: ج 3، ص 227، ح 3479.

37) وسائل الشیعة: ج 20، ص 283، ح 25636.

38) عیون أخبار الرضا علیه‏السلام: ج 1، ص 292، ح 44.

39) الکافی: ج 5، ص 260، ح 5.

40) عیون أخبار الرضا علیه‏السلام: ج 1، ص 299، ح 57.