جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

درخت بادام در خانه‏ی میزبان

زمان مطالعه: 2 دقیقه

مرحوم شیخ صدوق رضوان الله علیه، به نقل از محمد بن احمد نیشابوری از قول جده‏اش خدیجه، دختر حمدان حکایت کند:

در آن هنگامی که حضرت رضا علیه‏السلام در مسیر راه خراسان وارد شهر نیشابور گردید، به منزل ما تشریف فرما شد.

امام علیه‏السلام پس از آن که اندکی استراحت نمود، در گوشه‏ای از حیات خانه‏ی ما یک بادام کشت نمود، که رشد کرد و بزرگ شد و یک ساله به ثمر رسید؛ و هر سال ثمره‏ی بسیاری می‏داد.

و چون مردم توجه شدند، که حضرت رضا علیه‏السلام آن درخت را با دست مبارک خود کشت نموده است، هر روز به منزل ما می‏آمدند و از بادام‏های آن جهت شفا و درمان امراض خود استفاده می‏کردند و هر کس هر نوع مرضی که داشت، به عنوان تبرک از آن بادام که تناول می‏کرد، عافیت و سلامت خود را بازمی‏یافت.

و حتی نابینایان شفا می‏گرفتند و زن‏های آبستن – که درد زایمان برایشان سخت و غیر قابل تحمل بود – از آن بادام استفاده می‏کردند و به آسانی وضع حمل می‏نمودند.

و همچنین حیوانات مختلف می‏آمدند و خود را به وسیله‏ی آن

درخت متبرک می‏ساختند.

پس از آن که مدت زمانی از این جریان گذشت، درخت بادام خشک شد و جدم، حمدان چند شاخه‏ای از آن درخت را قطع کرد که در نتیجه چشم‏هایش کور و نابینا گردید.

و فرزند او – که عمرو نام داشت و یکی از ثروتمندان مهم شهر نیشابور بود – آن درخت را از ریشه قطع و نابود کرد و او نیز به جهت این کار، تمام اموال و زندگیش متلاشی شد و بیچاره گردید، که دیگر به هیچ عنوان توان امرار معاش نداشت.

و راوی در نهایت گوید: قبل از آن که درخت خشک شود، کرامات بسیاری به برکت حضرت رضا علیه‏السلام از آن ظاهر می‏گردید و مردم؛ بلکه حیوانات از آن بهره می‏بردند.(1)


1) عیون أخبار الرضا علیه‏السلام: ج 2، ص 132، ح 1، إثبات الهداة: ج 3، ص 258، ح 33، مدینةالمعاجز: ج 7، ص 130، ح 135.