جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

اسلحه‏ی مسموم در توبره

زمان مطالعه: 2 دقیقه

مرحوم راوندی به نقل از محمد بن زید رزامی حکایت کند:

روزی در خدمت حضرت علی بن موسی الرضا علیه‏السلام بودم، که شخصی از گروه خوارج – که درون توبره و خورجین خود نوعی سلاح مسموم نهاده و مخفی کرده بود – وارد شد.

آن شخص به دوستان خود گفته بود: او گمان کرده است، که چون فرزند رسول الله است، می‏تواند ولیعهدی طاغوت زمان را بپذیرد، می‏روم و از او سؤالی می‏پرسم، چنانچه جواب صحیحی نداد، او را با این سلاح نابود می‏سازم.

پس چون در محضر مبارک امام رضا علیه‏السلام نشست، سؤال خود را مطرح کرد.

حضرت فرمود: سؤالت را به یک شرط پاسخ می‏گویم؟

منافق گفت: به چه شرطی می‏خواهی جواب مرا بدهی؟

امام علیه‏السلام فرمود: چنانچه جواب صحیحی دریافت کردی و قانع و راضی شدی، آنچه در توبره‏ی خود پنهان کرده‏ای، درآوری و آن را بشکنی و دور بیندازی.

آن شخص منافق با شنیدن چنین سخن و مشاهده‏ی چنین برخوردی متحیر شد و آنچه در توبره نهاده بود، بیرون آورد و شکست؛ و بعد از آن اظهار داشت: یا ابن رسول الله! با این که می‏دانی مأمون طاغی و ظالم است، چرا داخل در امور او شدی و ولایتعهدی او را پذیرفتی، با این که آن‏ها کافر هستند؟!

امام رضا علیه‏السلام فرمود: آیا کفر این‏ها بدتر است، یا کفر پادشاه مصر و دربانیانش؟

آیا این‏ها به ظاهر مسلمان نیستند و معتقد به وحدانیت خدا نمی‏باشند؟

و سپس فرمود: حضرت یوسف علیه‏السلام با این که پیغمبر و پسر پیغمبر و نوه‏ی پیغمبر بود، از پادشاه مصر تقاضا کرد تا وزیر دارائی و خزینه‏دار اموال و دیگر امور مملکت مصر گردد و حتی در جای فرعون می‏نشست، در حالی که می‏دانست او کافر محض می‏باشد.

و من نیز یکی از فرزندان رسول الله صلی الله علیه و اله و سلم هستم و تقاضای دخالت در امور حکومت را نداشتم؛ بلکه آنان مرا به چنین امری مجبور کردند و به ناچار و بدون رضایت قلبی در چنین موقعیتی قرار گرفتم.

آن شخص جواب حضرت را پسندید و تشکر و قدردانی کرد؛ و از گمان باطل خود بازگشت.(1)


1) الخرایج و الجرایح: ج 2، ص 766، ح 86.