ای غریبی که ز جد و پدر خویش جدائی++
خفته در خاک خراسان، تو غریبالغربائی
چه ثنا گویمت، ای داور هفتاد و دو ملت++
که ثنا خوانده خدایت، تو چه محتاج ثنائی
این رواق تو و صحن و حرمت، همچو بهشت است++
روضهات، جنت فردوس و مسمی به رضائی
آه، از آن دم که ز سوز جگر و حال پریشان++
نالهات گشت بلند، آه تقی جان به کجائی
ای شه یثرب و بطحا، تو غریبی به خراسان++
سرور جمله غریبان و معینالضعفائی
اغنیا مکه روند و فقرا سوی تو آیند++
جان به قربان تو ای شاه که حج فقرائی
–
بیا که مظهر آیات کبریا اینجاست++
بیا که تربت سلطان دین، رضا اینجاست
بیا که گلبن گلزار موسی جعفر++
بیا که میوهی بستان مصطفی اینجاست
بیا که خسرو اقلیم طوس، شمس شموس++
بیا که وارث دیهیم مرتضا اینجاست
شهنشهی که به چشمان، غبار درگاهش++
کنند حور و ملایک، چو توتیا اینجاست
اگر کلید در رحمت خدا جوئی++
بیا کلید در رحمت خدا اینجاست
در مدینه علم و کمال و زهد و ادب++
در خزینهی بخشایش و عطا اینجاست
ز قبلهگاه سلاطین بخواه حاجت خویش++
شهی که حاجت مسکین کند روا اینجاست
قدم ز صدق و ارادت در این حرم بگذار++
که مهد عصمت و ناموس کبریا اینجاست
بیا که منبع فیض و عنابت ازلی++
بیا که مطلع و الشمس و و الضحی اینجاست
امام ثامن و ضامن، رضا که بر حرمش++
نهادهاند شهان، روی إلتجا اینجاست
به خضر کز پی آب بقاست سرگردان++
دهید مژده که سرچشمهی بقا اینجاست(1)
1) شعر از شاعر محترم: آقای دکتر رسا.