جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

مأمون و زید

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

از سخنان جالبی که از زید نقل شده این است که هنگامی که بر مأمون وارد شد، خلیفه به او گفت ای زید تو در بصره خروج کردی، و به جای این که خانه‏های دشمنان ما را از بنی‏امیه و ثقیف و عدی و باهله و آل‏زیاد آتش زنی، خانه‏های عموزادگانت را سوزانیدی.

زید با خوشحالی گفت: ای امیرالمؤمنین من از هر جهت اشتباه کردم ولی اگر بازگردم از خانه‏های دشمنانمان آغاز می‏کنم، مأمون خندید و او را نزد برادرش امام رضا علیه‏السلام فرستاد. و به آن حضرت پیغام داد که گناه او را به شما بخشیدم. هنگامی که زید را نزد امام علیه‏السلام آوردند، آن حضرت او را به شدت نکوهش و سپس رها فرمود(1)


1) همان.