روایات وارده درباره کیفیت شهادت امام علیهالسلام اتفاق دارد، بنابر گفته ابوالفرج و مفید مأمون آن حضرت را به وسیله آب انار و انگور زهرآلود مسموم کرده است، مفید در ارشاد از عبدالله بن بشر نقل کرده که گفته است:
«مأمون به من دستور داد ناخنهایم را از حد معمول درازتر نگه دارم، و این را به کسی اظهار نکنم، من چنان کردم، سپس مرا احضار کرد، و چیزی شبیه تمر هندی به من داد و گفت این را با هر دو دست خود نرم کن، من همین کار را کردم، پس از آن از جا برخاست و رفت و بر امام علیهالسلام وارد شد، و به او عرض کرد: حالت چگونه است؟
امام علیهالسلام فرمود: امیدوارم خوب باشم.
مأمون عرض کرد: من هم به حمد خدا امروز خوبم، آیا امروز کسی از پرستاران نزد شما آمده است؟
امام علیهالسلام فرمود: نه.
مأمون خشمناک شد و به غلامان فریاد زد که آب انار حاضر کنید که از آن نمیتوان بینیاز بود. سپس مرا صدا کرد و گفت: یک دانه انار بیاور، و چون آوردم گفت به دست خود آب آن را بگیر، و چون آب آن را گرفتم، مأمون آن را به امام رضا علیهالسلام خورانید، و همین سبب شهادت آن حضرت شد و دو روز پس از آن وفات فرمود.
از اباصلت هروی نقل شده که گفته است: هنگامی که مأمون از نزد امام رضا علیهالسلام بیرون رفت من بر او وارد شدم، به من فرمود ای اباصلت کار خود را کردند، و شروع به حمد و ثنای الهی فرمود.
محمد بن جهم روایت کرده است که امام رضا علیهالسلام انگور را دوست میداشت، مقداری از آن تهیه و در ته دانههای انگور سوزن فرو کردند و چند روزی به همان حال نگه داشتند سپس سوزنها را جدا کردند و انگور را نزد امام علیهالسلام آوردند آن حضرت از آن تناول فرمود، و به همین علت به شهادت رسید، و گفته شده که سم مزبور بسیار لطیف و ناپیدا بوده است(1)».
کیفیت قتل به هر نحوی که باشد، با ملاحظه نصوص تاریخی، و اوضاع خاص سیاسی، آنچه از نظر ما اقوا و ارجح میباشد این است که مأمون آن حضرت را مسموم کرده و ناگهانی به شهادت رسانیده است، و در این باره هیچ گونه شک و تردیدی نداریم.
«وفات آن حضرت در طوس در ده سناباد از دهات نوغان اتفاق افتاده و در خانه حمید بن قحطبه در قبهای که گور هارون در یک سمت آن قرار دارد، نزدیک قبله دفن شده است»(2)
«هنگامی که امام رضا علیهالسلام وفات یافت، مأمون مرگ آن حضرت را بلافاصله اعلام نکرد، و جنازه آن حضرت را یک روز و یک شب نگه داشت، سپس محمد بن جعفر بن محمد و گروهی از آل ابیطالب را احضار کرد، و جسد مبارک امام علیهالسلام را صحیحا بدون این که اثری بر آن باشد، به آنان نشان داد، و پس از آن گریست.
و گفت ای برادر بر من دشوار است که تو را به این حالت ببینم، در حالی که آرزو میکردم که من پیش از تو بمیرم اما خداوند آنچه میخواهد میکند، مأمون بیتابی و
اندوه بسیاری از خود نشان داد، و جنازه آن حضرت را بر دوش گرفت، و تا محل دفن و جایی که امروز زیارتگاه آن حضرت است، تشییع کرد»(3)
«… پیش از آن که قبر کنده شود مأمون حاضر شد و دستور داد که در کنار پدرش قبر آن حضرت حفر شود سپس رو به جانب ما کرد و گفت:
صاحب این جنازه برای من حدیث کرد که قبری که برای او کنده میشود، در آن آب و ماهی نمایان خواهد شد قبر را حفر کنید، چون حفر کردند و لحد آماده شد، آب در آن جوشید و ماهی در آن ظاهر شد، سپس آب فرو نشست، و امام رضا علیهالسلام در آن دفن شد»(4)
1) ارشاد ص 297. در مقاتلالطالبیین ص 377 و 378 نیز به همین نحو ذکر شده است.
2) عیون اخبارالرضا ج 1 ص 18.
3) مقاتلالطالبیین ص 378.
4) همان مأخذ ص 380.