ما مدعی نیستیم که هرثمه به حکومت اخلاص داشته، و با بدگویی و سعایت از فضل و برادرش، درصدد رهایی آن از سقوط بوده است، بلکه ممکن است بیم شدید سران و فرماندهان، بر اثر برکناری طاهر بن حسین و طرد او از مقامات مهم مملکتی، و نصب حسن بن سهل به فرمانداری عراق به جای او، که به نظر و صوابدید فضل انجام گرفت، او را به این کار وادار کرده باشد، زیرا این رویداد موقعیت و سرنوشت همگی آنها را در معرض تزلزل و تهدید قرار داده بود، به راستی این خود نمونه روشنی از سیاست خودخواهانه و برتریجویانه فضل است، که در قبال کسانی که مظاهر قدرت نظامی و سیاسی حکومت به شمار میآمدند، اعمال میکرد، تا او و برادرش یگانه محور قدرت و نیرومندترین مردان دستگاه خلافت مخلصانهاش به حکومت، استحقاق آن را به دست آورده بود، حفظ کند، اما فضل توانست پیش از آن که هرثمه خود را به مأمون برساند، او را برضد وی بشوراند، و وقایعی که ذکر شد پس از آن به وجود آید.