در تاریخ نیشابور و نیز در کتاب فصولالمهمه نوشته ابنصباغ مالکی آمده که هنگامی که امام علیهالسلام در مسیر حرکت خود به سوی مرو وارد نیشابور شد، در هودجی قرار داشت که پوشیده از گلهای یاسمن بود، و آن را استری سیاه و سپید حرکت میداد، امام علیهالسلام از وسط شهر نیشابور عبور فرمود، در این هنگام دو تن از ائمه و حافظان احادیث نبوی و نگهبانان سنت محمدی، به نامهای ابوزرعه رازی و محمد بن اسلم طوسی، به همراه گروههای بیشماری از طالبان علم و اهل حدیث و درایت عرضه داشتند، ای امام بزرگ و ای فرزند امامان بزرگوار، تو را به حق پدران پاک و اسلاف بزرگوارت سوگند میدهیم که رخسار مبارک و فرخنده خود را به ما نشان ده، و حدیثی از پدران و جد بزرگوارت پیامبر خدا صلی الله علیه و آله برای ما بیان فرما تا یادگاری از آن حضرت در نزد ما باشد، امام علیهالسلام دستور توقف مرکب را داد، و غلامان خویش را فرمود که پرده هودج را بالا برند، و در این هنگام دیدگان مردم، به مشاهده طلعت مبارک امام علیهالسلام روشن شد، آن حضرت را دو گیسو بود که تا گردنش افراشته بود، مردم از هر طبقه که بودند ایستاده و به آن حضرت
مینگریستند، برخی فریاد میکشیدند و دستهای میگریستند، گروهی خود را به خاک افکنده، و بعضی سم مرکب آن حضرت را میبوسیدند، وضجه و فریاد از هر سو بلند بود، رهبران و فقیهان و دانشمندان صدا بلند کردند که ای مردم آرام باشید و گوش فرادارید، و از بر کنید آنچه برای شما سودمند است، و با سر و صدا و گریه و فریاد خود،ما را آزار ندهید، و ابوزرعه و محمد بن اسلم طوسی از امام علیهالسلام درخواست بیان حدیث میکردند تا بنویسند، امام علی بن موسی الرضا علیهالسلام فرمود:
حدیث کرده برایم پدرم امام موسی کاظم و او از پدرش جعفرصادق و او از پدرش محمدباقر از پدرش علی زینالعابدین از پدرش حسین شهید در کربلا و از پدرش علی بن ابیطالب علیهمالسلام که او فرموده است: حبیب من و روشنی چشمان من پیامبر خدا صلی الله علیه و آله برایم نقل کرده و برای او جبرئیل حدیث کرده که گفته است از پروردگار عزیز سبحانه و تعالی شنیده که فرموده است:
«کلمة لا اله الا الله حصنی فمن قالها دخل حصنی، و من دخل حصنی امن من عذابی…»(1)
سپس پرده انداخته شد، و مرکب حضرت حرکت کرد، پس از این کسانی را که قلم و دوات داشته و این حدیث را نوشته بودند، شماره کردند که بیست هزار نفر بود.
ابونعیم در حلیه پس از نقل آن گفته است: این حدیث به همین اسناد ثابت و مشهور است، و روایتی است که ائمه پاک از پدران بزرگوار خود نقل فرمودهاند، و یکی از محدثین گذشته ما، هنگامی که این حدیث را با همین سند روایت کرده گفته است اگر این اسناد به گوش دیوانه خوانده شود، بهبود مییابد.
1) یعنی کلمه لا اله الا الله دژ من است، هر کس آن را بگوید به این دژ درمیآید، و هر کس دراین دژ درآید از عذاب من ایمنی مییابد.