مأمون به گماردن جاسوس، بسنده نکرد، بلکه با به کار بردن مراقبتهای شدید، آن
حضرت را، در محدودهای قرار داده بود، که همگی اعمال داخلی و خارجی امام علیهالسلام مورد بررسی و کنترل قرار میگرفت همچنان که به طور غیرمستقیم ارتباط او را با دیگران مشخص و محدود کرده بود. ریان بن صلت روایت کرده است که:
«هشام بن ابراهیم راشدی، پیش از این که امام رضا علیهالسلام به مرو منتقل شود، از خواص اصحاب آن حضرت، و مردی ادیب و خردمند بود، و کارهای امام علیهالسلام به دست او جریان و انجام مییافت، و همه اموالی که از طرف و نواحی فرستاده میشد به دست او میرسید، هنگامی که امام علیهالسلام به خراسان منتقل شد، هشام بن ابراهیم با ذوالریاستین ارتباط برقرار کرد، و نزد او تقرب یافت، و او همه اخبار مربوط به امام علیهالسلام را در اختیار ذوالریاستین و مأمون قرار میداد و از این راه مورد عنایت و توجه آنها قرار گرفت، در نتیجه هیچ خبری مربوط به امام علیهالسلام نبود، مگر این که مأمون و ذوالریاستین از آن آگاه میشدند. مأمون دربانی امام رضا عیهالسلام را به او واگذار کرد، و او به هر کس که میخواست اجازه ملاقات امام علیهالسلام را به وی میداد، و آن بزرگوار را محدود ساخته بود، چنان که هر کس از موالی و دوستان تقاضای ملاقات آن حضرت را داشت، امکان به او داده نمیشد و امام علیه السلام در خانه خود هیچ سخنی نمیفرمود مگر این که هشام آن را به مأمون و ذوالریاستین میرسانید(1)»
1) عیون اخبارالرضا ج 2 ص 153.