جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

مأمون و نوبختی ستاره ‏شناس

زمان مطالعه: 2 دقیقه

آنچه مؤید این است که مأمون در بیعت با امام رضا علیه‏السلام به ولایتعهدی، صداقت و اخلاص نداشته این است که نقل شده، فضل نوبختی که ستاره‏شناس بوده، و بنا به آنچه گفته شد، دعوی تشیع داشته است، برای این که هدف مأمون را در این اقدام بداند، نامه‏ای به این مضمون به او نوشت که:

احکام نجوم دلالت دارد بر این که عقد بیعت با امام رضا علیه‏السلام در این وقت میمنتی ندارد، و کاری است که ناتمام خواهد ماند، و سرانجام کسی که با او عقد بیعت بسته

شده، بدبختی و مصیبت است.

اگر ظاهر و باطن مأمون یکی بود، و در این اقدام خود، اخلاص می‏داشت، بی‏شک اقدام به این کار را در چنین موقعی رها، و آن را به زمانی موافق موکول می‏کرد. اما در پاسخ او نوشت: مبادا ذوالریاستین از تصمیم خود، درباره عقد بیعت در این وقت منصرف شود، و او را بیم داد چنانچه او از عزم خود بازگردد، سبب آن را از ناحیه نوبختی خواهد دانست، و نوشت که این نامه را پس از خواندن، بازگرداند، تا کسی بر مضمون آن آگاه نشود.

پس از آن نوبختی اطلاع یافت، که فضل بن سهل نیز به نامناسب بودن وقت برای بیعت، آگاه شده است، زیرا او نیز از دانش ستاره‏شناسی برخوردار بود، از این رو بیمناک شد، که مبادا انصراف فضل بن سهل، به او نسبت داده شود، و مأمون او را به قتل برساند، لذا بر مرکب خود سوار شد، و نزد فضل بن سهل رفت، و او را از طریق دانش نجوم برخلاف واقع، به مناسب بودن وقت مطمئن کرد، و چون در این دانش آگاهتر و ماهرتر از فضل بود، توانست امر را بر او مشتبه، و وی را قانع گرداند(1)

از آنچه گفته شد نیز دانسته می‏شود که موضوع ولایتعهدی امام علیه‏السلام جز دامی نبوده، که مأمون برای به چنگ آوردن امتیازهای سیاسی چندی، که می‏توانست بسیاری از مشکلات حکومت را برطرف کند، گسترده است. و به هیچ روی روش او با امام علیه‏السلام صادقانه نبوده بلکه، نقشی بوده است که می‏بایست گام بگام با دقت و استحکام، ایفا شود، تا نتایج مورد نظر به دست آید.


1) عیون اخبارالرضا ج 2 ص 148.