یکی از حوادث ناگواری که امام رضا علیهالسلام در زمان خلافت هارون، با آن روبرو شد، و یادآور مصیبتهای سختی است که در دوران خلافت منصور پیاپی بر علویان وارد شده بود، این است که محمد بن جعفر در مدینه بر ضد حکومت عباسیان قیام کرد. هارون سپاهی به سرداری جلودی، برای سرکوب او، به مدینه روانه کرد، و به او دستور داد که اگر بر محمد بن جعفر دست یابد گردن او را بزند، و هارون به این حد هم اکتفا نکرد، و به جلودی دستور داد، به خانههای علویان یورش برد، و داراییها و لباس و زیور زنان را غارت کند، و حتی یک جامه بر تن زنان باقی نگذارد.
جلودی بر آن شد، که امر هارون را خود اجرا کند، از این رو با سواران خویش، به خانه امام علیهالسلام هجوم آورد، هنگامی که نظر امام علیهالسلام بر او افتاد، دستور فرمود همگی زنان در یک خانه گرد آمدند و خود بر در خانه ایستاد، جلودی به امام علیهالسلام عرض کرد، من مجبورم درون خانه شوم و همان گونه که امیرالمؤمنین دستور داده است لباس از تن زنان بیرون کشم امام علیهالسلام فرمود، این کار را من میکنم، و سوگند میخورم که همان گونه که
میگویی انجام دهم، و پیوسته امام علیهالسلام قول و سوگند خود را تکرار فرمود تا جلودی آرام شد و موافقت کرد.
امام علیهالسلام درون منزل شد، و اموال موجود در خانه، و آنچه دارایی زنان بود از لباس و گوشواره و خلخال و جز آنها کم یا زیاد همه را جمعآوری فرمود و به او تحویل داد، این رویداد اگر درست باشد، از رفتار هارون با علویان دور و شگفتانگیز نیست، زیرا هارون سینهاش پر از کینه و دلش مملو از دشمنی با علویان بود، و از جمله آنچه ما را وادار میکند بر وقوع این صحنههای غمانگیز، و صدور این مظالم و ستمگریها از هارون، صحه بگذاریم، گفتار ابناثیر است که نقل میکند هنگامی که هارون در حال احتضار، و مرگ گریبان او را گرفته بود، پیوسته میگفت، وای از رسوایی من نزد پیامبر خدا، وای از کردار زشت من نزد رسول خدا(1)
این بیان اشارهی روشنی است بر ستمها و بلاها و مصیبتهای بزرگی که این ستمگر بر اهلبیت پیامبر علیهالسلام وارد ساخت و نمایانگر پشیمانی تلخی است، که در این ساعت آخر عمر، اعماق وجود او را به درد آورده است.
1) ابناثیر ج 5 ص 130.