جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

سرگردانی برخی از واقفیان

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

از تفرقه گراییهای شگرف اینها یکی این است که برخی از آنان پس از وفات امام موسی بن جعفر علیه‏السلام احمد فرزند او را به امامت برداشتند، ولی هنگامی که در قیام ابن‏طباطبا بر ضد حکومت عباسی، احمد به همراه ابی‏السرایا خروج کرد، این کار را زشت شمردند، و از او برگشتند، و دوباره به طریقه وقف عود کردند، و به امامت حضرت رضا علیه‏السلام که جانشینی پدرش را داشت، معترف نشدند. محمد بن احمد بن اسید گفته است که:

هنگامی که ابی‏الحسن (موسی بن جعفر علیه‏السلام) به شهادت رسید، ابراهیم و اسماعیل فرزندان ابی‏الاسمال گفتند: ما نزد احمد فرزندش می‏رویم، مدتی هم با او رفت و آمد داشتند، هنگامی که ابوالسرایا خروج کرد، احمد بن ابی‏الحسن نیز او را همراهی کرد، ما نزد ابراهیم و اسماعیل آمدیم، و به او گفتیم: این مرد با ابی‏السرایا خروج کرده است، در باره او چه می‏گویید؟ آنان این کار او را زشت شمردند، و برگشت خود را از او اعلام کردند و گفتند: ابی‏الحسن (موسی بن جعفر علیه‏السلام) زنده است، و ما همچنان معتقد به وقف هستیم، محمد بن احمد بن اسید گفته است که اسماعیل بر حالت شک زندگی را بدرود

گفت(1)

فتنه واقفیها مدت نسبت درازی ادامه یافت، و اختلاف و کشمکش میان آنها و فرقه ناجیه تا آن زمان که خداوند سقوط و انقراض آنها را مقدر کرده بود، در اوج خود بود، و چون این پدیده بر اساس درستی استوار نبود، نتوانست مدتی طولانی پایداری کند، و از میان رفت.


1) رجال کشی ص 400.