قبلهای که مغناطیس دلهای شیفتهی «ولایت» است، در «خراسان» است و «غریب طوس» امروز آشنای هر دور و نزدیک و کوچک و بزرگ است.
«رضای آل محمد» اینک صفابخش قلوب عاشقان است.
امروز حتی کودکان خردسال ما نیز «مشهد» را میشناسند و «امام رضا» را دوست دارند و تابستانها و ایام تعطیلات را عاشقانه به پابوسی امام هشتم میروند و از مرقد مطهر و ضریح منور و رواقهای ملکوتی و صحنهای با معنویت حرم، توشههای روحانی و ذخیرههای معنوی میگیرند.
امام رضا علیهالسلام غریب نواز و مهمان دوست است، بیمنت هوای زائرانش را دارد، دلشکستگان گرفتاری را که به «دارالشفا»ی آستانش
دست نیاز دراز میکنند، مینوازد، شفا میدهد و تحویل میگیرد.
«سلطان خراسان» بر دلهای محبان حکومت میکند.
«غریب الغربا» آستانی دارد؛ مأمن خائفان و پناهگاه غریبان.
ضریح مطهرش همه روزه، صدها هزار دست حاجتمند و متوسل را به «دامان اجابت» میرساند.
کرامت از همه جای «حرم رضوی» میجوشد.
«شفا» سکهی رایج «زیارت و توسل» است.
«سقاخانهی حرم» جانهای عطشناک را سیراب میکند.
«کبوتران حرم» رموز پرواز عشق را به «زوار» میآموزند.
«خدام» عزت و آبروی خود را در گرو «خدمتگزاری» به آستان قدس او میدانند.
خورشید خراسان، هر روز صبح، بر حرم قدس این امام، سلام میدهد، آنگاه فروغش را از گنبد طلایی مرقد گرفته، به سراسر ایران و جهان میگستراند.
امامی که در این دیار مدفون است، حجت خدا و دانای آل پیامبر است. زیارتش، بهانه نمیخواهد! چرا که حرمش خانهی محبان است و حریمش کعبهی عاشقان!
او «عالم آل محمد» است. او امام است؛ پس شایسته است که «امت»
در اخلاق نیکو، حلم و صبر، درایت و دوراندیشی، فرصتشناسی و مکتببانی، به آن پیشوا اقتدا کنند و از جلوههای رفتاری او درس الهام گیرند.
او احیاگر آیین است، پس حیات معنوی پیروان هم به رهروی در خط اوست.
او پارهی تن پیامبر خداست و کمال و فضل را از خاندان پاکی و عصمت به ارث برده است و روح پیامبر خدا و خون علی مرتضی و جان فاطمهی زهرا علیهمالسلام در تن و پیکر او ساری و جاری است.
«امامت» در خون علی بن موسی علیهالسلام و خانه و خاندان او، تداوم یافت و حیات و شهادت این پیشوا، همچون نیاکان پاکش، رمز و راز بقای مکتب و حیات دین و تبیین احکام وحی قرار گرفت.(1)
1) روایت انقلاب، ش 3، جواد محدثی، صص 52 – 49.