در یکی از مجالس مناظره، «عمران صابی» که از دانشمندان برگزیده بود، در حضور مأمون دربارهی توحید با امام رضا علیهالسلام به بحث پرداخت.
امام با استدلال محکم پاسخش را میدادند و لحظه به لحظه بحث و مناظره به اوج خود رسیده و کاملا داغ شده بود، که در این هنگام وقت نماز ظهر فرارسید. امام رضا علیهالسلام همان دم به یاد نماز افتادند و به مأمون فرمودند: وقت نماز فرارسید.
«عمران صابی» گفت: ای آقای من! دنبالهی بحث و بررسی و پاسخ به سؤال مرا قطع نکن؛ همانا دلم سوخت و فروریخت.
امام رضا علیهالسلام تحت تاثیر احساسات «عمران صابی» قرار نگرفتند و با کمال قاطعیت فرمودند: نماز را انجام میدهیم و بازمیگردیم.
امام رضا علیهالسلام با همراهان برخاستند و نماز را خواندند و پس از نماز به همان مجلس بازگشته، به بحث و بررسی ادامه دادند.(1)
1) عیون اخبار الرضا، ج 1، ص 172.