چند روز قبل از آن که هارون بر برمکیان غضب کند(1) و دودمان آنها را ریشهکن نماید، امام رضا علیهالسلام در مراسم حج شرکت کردند و در صحرای عرفات آنها را نفرین نمودند؛ سپس سرشان را پایین انداختند. یکی از حاضران علت را پرسید؛ فرمودند:
من مشغول نفرین کردن برمکیان بودم؛ برای آن ستمهایی که بر پدرم امام کاظم علیهالسلام روا داشتند. خداوند نفرین مرا در مورد آنها به
استجابت رسانید.(2)
«یحیی بن خالد برمکی» به طور مرموزی هارون را بر ضد امام کاظم علیهالسلام تحریک کرد و باعث شهادت امام کاظم گردید.(3) همچنین در مورد حضرت رضا نیز هارون را بر ضد آن حضرت بدبین و تحریک میکرد.(4)
شخصی به نام مسافر میگوید:
همان سال در سرزمین منی همراه امام رضا علیهالسلام بودم. یحیی بن خالد برمکی در حالی که سرش را پوشیده بود تا گرد و غبار به او نرسد، از پیش روی ما عبور کرد. همین که چشم حضرت رضا علیهالسلام به او افتاد، فرمودند: این بیچارهها نمیدانند که در همین سال، چه بر سرشان میآید.(5) (یعنی خود را از گرد و غبار میپوشانند، ولی به زودی بر خاک سیاه مینشینند.)
1) در سال 189 بود. در مورد علت غضب مطالبی گفته شده، که مهمترین آن قدرتطلبی برمکیان و ترس هارون از تسخیر حکومت توسط آنها بود.
2) بحارالانوار، ج 49، ص 225.
3) ترجمهی ارشاد مفید، ج 2، ص 230.
4) عیون اخبار الرضا، ج 1، ص 100.
5) اصول کافی، ج 1، ص 491.