معمر بن خلا میگوید: فضل بن سهل به من برای خراسان مأموریتی داد. در این بین، ریان بن صلت به من گفت: دوست دارم وقتی به خراسان رسیدی، سلام مرا به امام رضا علیهالسلام برسانی و از حضرت بخواهی که یکی از پیراهنهای خویش را با درهمهایی که به نام ایشان ضرب شده، به من تفضل نمایند.
معمر میگوید: همین که به محضر امام علیهالسلام شرفیاب شدم، بیمقدمه فرمودند:
ریان کجاست؟ آیا دوست دارد که با ما ملاقات کند و ما از پیراهن خود او را بپوشانیم و از دراهم خویش به او بدهیم؟
معمر میگوید: گفتم سبحان الله! قسم به خدا که من هنوز سؤالم را مطرح نکرده بودم.
امام علیهالسلام فرمودند: ای معمر! مؤمن صاحب توفیق است؛ برو به ریان بگو نزد ما بیاید.
ریان به محضر امام شرفیاب شد، و پیراهنی از پیراهنهای حضرت را گرفت. وقتی از خانه خارج شد، از او پرسیدم چه در دست داری؟ گفت: سی درهم.(1)
1) معجم رجال الحدیث، ج 7، ص 209.