جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

دانش و پارسایی امام

زمان مطالعه: 2 دقیقه

دانش امام از چیزهایی است که همگان بر آن اتفاق نظر دارند؛ حتی مأمون بارها در فرصت‏های گوناگون به آن اعتراف کرده، می‏گفت: رضا علیه‏السلام دانشمندترین و عابدترین مردم روی زمین است. همچنین به «رجاء بن ابی‏ضحاک» گفته است: ای پسر ابی‏ضحاک! او بهترین فرد روی زمین، دانشمندترین و عبادت ‏پیشه‏ترین انسان‏هاست.(1)

مأمون در سال 200، بیش از سی و سه هزار تن از عباسیان را جمع کرده بود و در حضورشان گفت: من در میان فرزندان عباس و فرزندان علی (رضی الله عنهم) بسی جستجو کردم، ولی هیچ‏یک از آنان را با

بافضیلت‏تر، پارساتر، متدین‏تر، شایسته‏تر و سزاوارتر به این امر از علی بن موسی الرضا علیه‏السلام ندیدم.(2)

در نامه‏ای که در آن مأمون از امام تقاضا می‏کند که اصول و فروع دین را برایش توضیح دهند، ایشان را چنین خطاب می‏کند:

ای حجت خدا بر خلق! ای معدن علم! ای کسی که پیروی از او واجب می‏باشد.(3)

اما باید توجه داشت با این همه اعترافات، مأمون می‏دانست که دستیابی جامعه‏ی اسلامی به شناخت‏های صحیح قرآنی که از طریق ائمه‏ی طاهرین می‏توانست تحقق پذیرد، برای حاکمیت غیر اسلامی آنان بسیار خطرناک است. ظهور ارزشهای امامت که می‏توانست بنیاد خلافت آلوده و غافل و معصیت ‏کار عباسی را به نابودی بکشاند، بزرگ‏ترین عامل نگرانی آنان بود. بر این اساس، به اندیشه‏ی تهیه کردن خوراک فکری برای اذهان مستعد از غیر راه اساسی افتادند، تا کم‏تر کسی به سوی منابع علم و معادن وحی برود و کم‏تر کسی چون «هشام بن حکم»، «هشام بن سالم»، «مؤمن الطاق» و… دیگران در دامان اهل‏بیت تربیت شوند. آنان کوشیدند که افکار و اذهان را به مسایل گوناگون کلامی و فلسفی سرگرم کنند، تا از تماس با سرچشمه‏ی حیات معارف آل محمد صلی الله علیه و آله بازمانند. در واقع، آن‏ها نمی‏خواستند فلسفه‏ی سیاسی اسلام

نابود شود. از این رو افکار و فلسفه‏های بیگانه را می‏آوردند و رواج می‏دادند و اگر این جریان‏ها سیطره می‏یافتند، حقایق قرآنی به صورتی عجیب دگرگون می‏شد.

در چنین میدان مبارزه‏ی بزرگ، مهم، حیاتی و سرنوشت‏سازی که در قلمرو اسلام پدید آمده بود، این امام ابوالحسن علی بن موسی الرضا علیه‏السلام بودند که پا به صحنه‏ی پیکار فکری گذاشتند و بر تلاش فکری نسل‏های مسلمان نظارت می‏کردند و با رویارویی با داعیه‏داران فکری و متفکران فلسفی صاحب مسلکان اعتقادی و متکلمان درباری و دین‏مداران آن روز، از طریق گفتگو و مناظره و استدلال و تشریح و احتجاج و توضیح، امواج گوناگون این زیان‏ها را پس دادند و از حقایق آسمانی قرآن حراست نمودند. برخی از متفکران مذهبی، این حرکت و جهاد را از نظر تأثیر ماهوی خویش، به حرکت و جهاد عاشورا تشبیه کرده‏اند؛ یعنی همان‏گونه که اگر حرکت عاشورا نبود، اسلام در بعد سیاسی و حاکمیت مسخ می‏شد، اگر حرکت فکری و مناظرات امام رضا علیه‏السلام در مجالس پرهیاهوی مراکز اسلامی آن روزها نبود، اسلام در بعد شناختی، نظری، علمی، فلسفی و جهان شناختی خویش؛ تحریف و مسخ می‏شد و سرانجام کار به نابودی اسلام منجر می‏گشت.

بنابراین، همان‏گونه که امام حسین علیه‏السلام آفریننده‏ی پیکار بزرگ عاشورا در برابر تهاجمات اموی برای روشن کردن انحرافات سیاسی در اسلام

بودند، امام رضا علیه‏السلام نیز آفریننده‏ی پیکار مبارزات فکری بزرگ در برابر تهاجمات عباسی برای روشن کردن انحرافات فکری در اسلام بودند.


1) بحارالانوار، ج 49، ص 95.

2) عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 167.

3) نظریه الامامه، ص 388.