جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

نقد و بررسی عملکرد مأمون

زمان مطالعه: 2 دقیقه

نشانه‏های روشنی در دست است که صداقت مأمون را در طرح ولایتعهدی امام رضا علیه‏السلام زیر سؤال می‏برد:

1. چرا آن وقت که امام علیه‏السلام در مدینه بودند، این کار را نکرد و آن حضرت را با اکراه تحت نظر مأموران به مرو آورد؟ در حالی که می‏توانست در مرو به نام امام علیه‏السلام خطبه بخواند و خطه‏ی ایران را به نمایندگی از طرف حضرت نگهداری کند و امام علیه‏السلام هم در مدینه، در پایگاه نبوت، خلافت پیامبر را به عهده بگیرند.

2. چرا دستور داد امام علیه‏السلام را از طریق بصره و اهواز و فارس که اتفاقا راهی سخت و گرم و ناراحت کننده دارد و احتمالا از میان کویر لوت به خراسان و مرو می‏رسد، عبور دهند و از کوفه و قم عبور نکنند؟ در حالی که در کوفه و قم از امام علیه‏السلام استقبال بیش‏تری می‏شد و موقعیت برای هدف ظاهری مأمون آماده‏تر می‏گشت؟

3. چرا در نخستین دور مذاکرات که پیشنهاد خلافت را به امام می‏داد، خود را ولیعهد قرار داد؛ در صورتی که می‏بایست ولایتعهدی بعد از حضرت رضا علیه‏السلام را به امام جواد علیه‏السلام واگذار می‏کرد و یا حداقل به اختیار امام می‏گذارد؟

4. ولیعهد بودن امام علیه‏السلام، آن هم با آن شرط که امام در هیچ کار حکومتی دخالت نکنند، چه مقدار امت اسلامی را به واقع و حقیقت

نزدیک می‏کرد؟ با توجه به اینکه عمر امام علیه‏السلام در حدود 20 سال بیش‏تر از مأمون بود و طبعا روی حساب‏های عادی پیش‏بینی می‏شد که امام علیه‏السلام زودتر از مأمون از دنیا رحلت کنند و در نتیجه هرگز خلافت به آل علی نمی‏رسید.

5. مأمون اگر از روی ایمان و اعتقاد اقدام می‏کرد، چرا وقتی مواجه با امتناع امام علیه‏السلام شد، دست به تهدید زد و حضرت را با اجبار و اکراه به قبول ولایتعهدی وادار کرد؟

6. چرا وقتی حضرت علی بن موسی الرضا به هر سببی به شهادت رسیدند، مأمون که همان ارادت را به امام جواد علیه‏السلام اظهار می‏کرد، مقام ولایتعهدی را به او تفویض نکرد؟

7. چرا مأمون در جریان مشهور نماز عید، حضرت از راه باز گردانید و نخواست توجه‏ی توده‏ی مردم به آن حضرت جلب شود؟

8. چرا وقتی مأمون از مرو به طرف بغداد حرکت کرد، نگذاشت حضرت در مرو بمانند؟ اگر حقیقتا حضرت، ولیعهد بودند، چه مانعی داشت که در مرو باشند و این قسمت از کشور را تحت‏نظر داشته باشند؟(1)

9. چرا همان‏گونه که توانسته بود با تهدید، مقام ولیعهدی را به امام بقبولاند، در قبولاندن خلافت همین زور و اجبار را به کار نگرفت؟

10. اگر مأمون امام را حجت خدا بر خلق و به قول خودش داناترین فرد روی زمین می‏دانست، پس چرا می‏خواست نظری بر ایشان تحمیل کند که امام آن را به صلاح نمی‏دیدند و چرا امام را آن همه تهدید می‏کرد؟


1) زندگی سیاسی هشتمین امام، صص 156 – 154؛ (و) سیره‏ی پیشوایان، صص 490 – 489.