جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

راه ‏حل رهایی مأمون

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

مأمون دریافته بود که برای رهایی از این ورطه، باید چند کار انجام بدهد:

1. فرونشاندن شورش‏های علویان؛

2. اعتراف گرفتن از علویان مبنی بر آن که حکومت عباسیان قانونی است؛

3. از بین بردن محبوبیت و احترامی که علویان در میان مردم از آن برخوردار بودند؛

4. کسب اعتماد و جلب مهر اعراب نسبت به خویش؛

5. دوام تأیید و مشروع شمرده شدن حکومت وی از طرف اهالی خراسان و تمام ایرانیان؛

6. راضی نگه‏داشتن عباسیان و هواخواهانشان؛

7. تقویت حس اطمینان مردم نسبت به شخص مأمون، زیرا او بر اثر کشتن برادر، شهرت و اعتماد مردم را نسبت به خود سست کرده بود؛

8. و ایجاد مصونیت برای خویشتن در برابر خطری که او را از سوی شخصیتی گرانقدر، تهدید می‏کرد و می‏ترسید که روزی برخورد

مسلحانه با او پیدا کند. آری؛ مأمون از شخصیت بانفوذ حضرت امام رضا علیه‏السلام بسیار بیم داشت و می‏خواست خود را برای همیشه از این خطر در امان نگه دارد.(1)

بدین ترتیب، با ولایتعهدی امام و شرکت ایشان در حکومت، این هدف‏ها تأمین می‏شد. با مشارکت آن حضرت که در رأس علویان بودند، آن‏ها خلع سلاح می‏شدند و از سوی دیگر، مأمون از طرف خراسانی‏ها و عموم ایرانیان که طرفدار اهل‏بیت بودند، مورد تأیید واقع می‏شد و چنین وانمود می‏کرد که اگر برادر خویش را کشته، هدفش تفویض حکومت به اهل آن بوده است. از همه‏ی اینها گذشته، با آوردن امام رضا علیه‏السلام به مرو و کنترل فعالیت‏های ایشان، از خطر ایمن می‏شد.(2)


1) زندگی سیاسی هشتمین امام، صص 128 – 127.

2) سیره‏ی پیشوایان، ص 488؛ به نقل از زندگی سیاسی هشتمین امام علیه‏السلام.