جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

دم مسیحایی

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

یکی از کشاورزان منطقه می‏گوید: «یک سال کشت پنبه‏ی بسیاری داشتیم و پنبه قوزه (غنچه) بسته بود، ولی دچار آفت شد؛ یعنی داخل قوزه نوعی کرم افتاده بود که گل را می‏خورد و حاصل پنبه را نابود می‏کرد و با هیچ سمی نیز از بین نمی‏رفت. هنگامی

که متوجه این خطر شدم، درمانده و متأسف گشتم و نمی‏دانستم چه کنم. یکباره به ذهنم آمد که چاره کار از آقا جان کوهستانی بخواهم. از این رو، کارگر مزرعه را فرستادم خدمت ایشان که سلام مرا برسان و عرض کن من همیشه وجوهات خود را پرداخت می‏کردم. اکنون آفت مرا بیچاره می‏کند. دعا بفرمایید این آفت دفع شود.

در مزرعه بودم که کارگر بازگشت و گفت: پیام شما را به آقا رساندم. آقا جان فرمود: برو ان شاءالله برطرف می‏شود. مدتی نگذشت که دیدم گنجشک‏ها فوج فوج می‏آیند؛ مانند مأمور، هر گنجشک سر یک قوزه پنبه قرار می‏گیرد و کرم‏ها را می‏خورد. چیزی نگذشت که این آفت از برکت دعای آقاجان، توسط گنجشک‏ها برطرف شد و کرم‏ها از بین رفتند.»