جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

تحصیلات مرحوم حاج شیخ حسنعلی اصفهانی

زمان مطالعه: 3 دقیقه

در یادداشتی از خود آن مرحوم چنین آمده است:

نیست علمی که مرا نیست در آن استقصا++

ای بسا گنج که خوابیده به ویرانه‏ی ما است‏

او از همه‏ی دانش‏های ظاهری و باطنی بهره‏ی فراوانی داشت و معتقد بود که بعد از علم توحید و ولایت و احکام شریعت، که تعلم آن واجب است، به دست آوردن دیگر دانش‏ها نیز لازم و پسندیده و ندانستن آنها ناپسند است – و مراد از حرمت برخی علوم و فنون، استعمال آن‏هاست، نه به دست آوردن و یادگیری‏شان؛ مانند علم سحر، که دانستن آن واجب کفائی است، ولی استعمالش حرام است.

مرحوم حاج شیخ حسنعلی اصفهانی قدس سره در سال 1303 ه. ق به سبب پیشامدی که در رابطه با ظل السلطان، برایش رخ داد و مجبور شد حاکم را از راه تصرفات نفسانی تنبیه گرداند، از آن شهر رخت سفر بربست و در بیست و چهار سالگی، تنها، از اصفهان خارج شد و به عزم مشهد مقدس قدم به راه گذارد و این نخستین سفر او به آن شهر منور بود که به قصد زیارت مرقد مطهر حضرت سلطان اولیا، علی بن موسی الرضا علیه‏السلام، صورت پذیرفت، لیکن در همان روزهای اول سفر، راه را گم کرده و نزدیک غروب آفتاب در کوه و بیابان سرگردان می‏شود. در این حال به حضرت ثامن الحجج علیه‏السلام متوسل می‏گردد و عرضه می‏دارد: «مولای من! آگاهی که قصد زیارت تو را داشته‏ام، ولی در این وادی سرگردان شده‏ام. تو را

توانایی یاری و مددکاری من هست. از من دستگیری فرما!» پس از دقایقی خدمت حضرت خضر علیه‏السلام مشرف می‏شود و به طریق ظاهر و باطن راهنمایی می‏گردد و در کمتر از چند دقیقه، هجده فرسنگ راه باقی مانده تا کاشان را به مدد مولا طی می‏کند و وارد شهر می‏شود.

توقف او در شهر مقدس مشهد، کمتر از یک سال طول می‏کشد، که تمام این مدت در حجره‏ای از حجره‏های صحن عتیق رضوی – که گویا اطاق فوقانی در بازار سنگ تراشان بوده است – به ریاضت و تصفیه‏ی باطن سرگرم بود. سپس به اصفهان بازمی‏گردد. به سال 1304 ه. ق بار سفر به سوی نجف اشرف بسته و مدتی نیز در آن جا به تحصیل علوم ظاهری و تزکیه نفس و ریاضت سرگرم گشته تا آن که دوباره به اصفهان بازمی‏گردد.

در سال 1311 ه. ق برای دومین بار به سرزمین مقدس رضوی سفر کرده و تا سال 1314 در آن شهر می‏ماند. این سه سال را در مدرسه‏ی حاج حسن و فاضل خان سکنا می‏گزیند، ولی برای اشتغال به امور معنوی، حجره‏ای نیز در صحن عتیق در اختیار خود داشت. در همین سفر، در مدتی بیش از یک سال، هر شب ختمی از قرآن مجید را در حرم امام رضا علیه‏السلام قرائت می‏کرده و روزها در محضر علمای زمان، به کسب علوم ظاهر همت می‏گماشته است.

مرحوم حاج شیخ حسنعلی اصفهانی – اعلی الله مقامه – در تمامی ساعات روز و شب برای برآوردن نیاز حاجتمندان و درماندگان آماده بود. فرزندش در این باره می‏گوید:

روزی عرضه داشتم: «خوب است برای مراجعه‏ی مردم وقتی مشخص شود.» فرمود: «پسرم! لیس عند ربنا صباح و لا مساء؛ آن کس که برای رضای خدا به خلق خدمت می‏کند، نباید وقتی معین کند. پدرم در آغاز شب‏ها پس از انجام فریضه به نگارش پاسخ نامه‏ها و انجام خواسته‏های مراجعان مشغول و سپس مدتی به مطالعه می‏پرداختند. از نیمه‏های شب تا طلوع آفتاب به نماز

و ذکر و نوافل و تعقیبات سرگرم بودند. پس از طلوع خورشید اندکی استراحت می‏فرمودند و پس از آن تا ظهر به ملاقات و گفتگو با مراجعان و تهیه و ساخت دارو برای بیماران می‏نشستند. عصرها برای تدریس به مدرسه می‏رفتند و پس از آن نیز به پاسخگویی و رفع نیازمندی محتاجان و گرفتاران مشغول بودند و در تمام سال – به تفاوت ایام و اختلاف احوال – پس از طلوع آفتاب و یا ساعتی بعد از ظهر استراحتی کوتاه می‏فرمودند. پدرم با آن که به عبادت و مجاهدت و ریاضت و زیارت و اعتکاف در مکان‏های متبرک سخت مداومت و مراقبت داشت، لیکن اظهار می‏فرمود: «روح همه‏ی این اعمال، خدمت با اخلاص نسبت به سادات، ذریه‏ی حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام است. و بدون آن اینگونه اعمال همچون جسمی بی‏جان می‏باشد و آثاری بر آنها مترتب نمی‏گردد.»