جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

وفات شیخ‏ بهایی

زمان مطالعه: 3 دقیقه

روزی شیخ‏بهایی با گروهی از قبرستان می‏گذشت. هنگامی که از کنار قبر «بابا رکن‏الدین»(1) عارف مشهور، گذر کرد ناگاه دگرگون شد. از همراهان پرسید: «آیا آنچه من شنیدم شما هم شنیدید؟» همگی اظهار بی‏اطلاعی کردند. با حالتی پریشان به خانه بازگشت و تا چند روز در محافل حاضر نشد و جلسات بحث و درس را نیز

تعطیل کرد و در کمتر از شش ماه پس از آن بیمار شد بیماری او یک هفته طول کشید و سرانجام در یازدهم شوال سال 1030 ه. ق دار فانی را وداع گفت. پس از ماجرای قبرستان، روزی به شاگردانش گفته بود که صدایی از قبر بابا رکن‏الدین شنیده است که به وی می‏گوید: «ای شیخ! به فکر خود باش!»

درباره‏ی وفات شیخ‏بهایی عالم آرا آورده است:

در چهارم شوال سال 1030 ه. ق(2) بیمار شد. هفت روز رنجور بود تا اینکه شب یازدهم شوال درگذشت. هنگام رحلتش شاه عباس در ییلاق بود. اعیان شهر جنازه‏ی او را برداشتند. ازدحام مردم به اندازه‏ای بود که در میدان نقش جهان جا نبود تا جنازه‏ی او را حرکت دهند. در مسجد جامع عتیق با آب چاه او را غسل دادند و علما بر وی نماز گزاردند و در بقعه‏ی منصوب به امام زین‏العابدین، که مدفن دو امامزاده است، گذشتند و از آن جا به مشهد بردند و به وصیت خود او در پایین پا، در جایی که هنگام توقفش در مشهد، آن جا درس می‏گفت به خاک سپردند.

اکنون قبر شریفش در رواق شیخ‏بهایی، واقع در شمال شرق صحن امام خمینی قدس سره و در جوار حرم مطهر امام رضا علیه‏السلام قرار دارد و یکی از مکان‏های متبرکی است که هر روز بسیاری از زائران، آن را زیات می‏کنند.

درباره‏ی سنگ قبر شیخ‏بهایی، استاد سعید نفیسی نوشته است:

عبارت این کتیبه و این سنگ بسیار سست و نارواست، مطالبی که بر آن نوشته شده از جمله آمدن شیخ در هفت سالگی به ایران و وفات او در سال 1031 ه. ق نادرست است. چه اینکه این سنگ در سال 1282 ه. ق یعنی پس از آن که مقبره‏ی شیخ‏بهایی بازسازی شده کار گذاشته‏اند. گویا در فتنه‏هایی که پس از کشته شدن نادر شاه در خراسان پدید آمده و به ویژه

چندین بار به حریم رضوی علیه‏السلام حمله بردند به قبر شیخ‏بهایی نیز که مورد کینه‏ی حمله‏وران بوده دستبرد زده و به آن آسیب رسانده‏اند و شاید سنگی را که در روز نخست گذاشته بودند از بین برده‏اند و سپس در سال 1282 ه. ق هنگام بازسازی قبر شیخ، سنگ کنونی را با آن اشتباه‏های تاریخی‏اش کار گذاشته باشند.(3) در پایان، قطعه شعری از آن شاعر توانا و دوستدار اهل بیت می‏آوریم و از خداوند برایش آمرزش می‏طلبیم:

الهی الهی! به حق پیغمبر!++

الهی الهی! به ساقی کوثر!

الهی الهی! به صدق خدیجه!++

الهی الهی! به زهرای اطهر!

الهی الهی! به سبطین احمد!++

الهی به شبیر! الهی به شبر!

الهی به عابد! الهی به باقر!++

الهی به موسی! الهی به جعفر!

الهی الهی! به شاه خراسان!++

خراسان چه باشد! به آن شاه کشور!

شنیدم که می‏گفت زاری، غریبی‏++

طواف رضا، چون شد او را میسر:

من اینجا غریب و تو شاه غریبان‏++

به حال غریب خود، از لطف بنگر

الهی به حق تقی و به علمش!++

الهی به حق نقی و به عسکر!

الهی الهی! به مهدی هادی!++

که او مؤمنان راست هادی و رهبر

که بر حال زار بهایی نظر کن!++

به حق امامان معصوم، یکسر(4)


1) مسعود بن عبدالله؛ مشهور به بابا رکن‏الدین (در گذشته‏ی 769 ه. ق) از عارفان نامی است که در تخت فولاد اصفهان به خاک سپرده شده است. فرهنگ بزرگان اسلام و ایران، ص 615.

2) برخی تاریخ نگاران وفات شیخ را سال 1031 ه. ق دانسته‏اند. لیک بیشتر دانشمندان سال 1030 ه. ق را هنگام وفات او برشمرده‏اند.

3) کلیات اشعار و آثار فارسی شیخ‏بهایی با تلخیص و تصرف، ص 62.

4) کلیات اشعار و آثار فارسی شیخ‏بهایی، ص 124.