لا ینبغی للرجل ان یدع الطیب فی کل یوم فان لم یقدر فیوم و یوم لا؛ فان لم یقدر ففی کل جمعة و لا یدع ذلک.(1)
سزاوار نیست که آدمی استعمال بوی خوش را روزانه یا یک روز در میان و یا هر جمعه ترک کند.
«امام رضا علیهالسلام»
امام رضا علیهالسلام فرمود:
«خداوند متعال به یکی از پیغمبرانش وحی نمود که فردا صبح اولین چیزی را که دیدی به طرف تو میآید، بخور و دومی را پنهان کن و سومی را بپذیر و چهارمی را ناامید مکن و از پنجمی بگریز.
وقتی صبح شد، او به راه افتاد و کوه سیاه بزرگی را دید که به سوی او میآید؛ او شگفت زده و با خود گفت: ” آیا خداوند متعال مرا دستور داده
است تا این را بخورم! ” و سپس گفت: ” پروردگارم مرا به چیزی که در توان من نباشد دستور نمیدهد. ” از اینرو برای انجام امر الهی به طرف کوه رفت و لیکن هر چه به کوه نزدیکتر میشد، کوه کوچکتر مینمود و بالاخره وقتی به اندازه لقمهای شد، آنرا برداشت و خورد و آنرا لذیذترین چیزی یافت که تا به حال خورده است. وقتی به راهش ادامه داد، تشتی را از طلا دید و طبق دستور الهی، آنرا در حفرهای گذارد و روی آن خاک ریخت و چند قدمی نرفته بود که آن تشت از زیر خاک نمایان شد؛ او به راه خود ادامه داد و ناگهان پرندهای را دید که باز شکاری به دنبالش است و آن پرنده به او پناه آورد؛ از اینرو با خود گفت: ” پروردگار به من دستور داده است که او را بپذیرم. ” از اینرو آنرا در لباسش گرفت و باز شکاری به او گفت: ” صید مرا که چند روز به دنبالش بودم گرفتی! ” از اینرو تکهای از گوشت آنرا به او داد و با خود گفت: ” خدایم فرموده بود که آنرا ناامید نکنم. ” وقتی به راه خود ادامه داد، تکه گوشتی بدبو و کرم زده دید و با خود گفت: ” پروردگارم فرمود که از آن بگریزم ” از اینرو از آنجا گریخت.
شب در خواب خداوند متعال فرمود: ” آن کوه خشم و غضب شخص است که اگر هنگام خشم، انسان مراقب خود باشد، خشمش فرو نشیند و سرانجام چون لقمهای لذیذ برای او خواهد بود، و آن تشت طلا، عمل نیک است که وقتی آدمی پنهانش کند، خداوند با اظهارش، او را زینت میبخشد و آن پرنده، نمای شخصی است که ترا
نصیحت میکند؛ از اینرو نصیحتش را بپذیر و آن باز شکاری نمود شخصی است که جهت رفع نیازش به تو رو میآورد؛ از اینرو او را ناامید برمگردان و بالاخره آن گوشت گندیده، غیبت افراد است که باید از آن گریخت.»(2)
1) عیون أخبار الرضا ج 1 ص 279.
2) عیون أخبار الرضا ج 1 ص 276 – 277.