الإمام نظامالدین و عز المسلمین و غیظ المنافقین و بوار الکافرین.(1)
امام نظام بخش و دین و عزت و شوکت مسلمانان و موجب خشم منافقان و نابودی کفار است.
«امام رضا علیه السلام»
روزی مردی از خوارج با چاقویی آغشته به زهر در دست، به یارانش گفت:
«قسم به خدا، نزد این کسی که میپندارد فرزند رسول خداست و وارد در دستگاه طاغوت زمان شده، میروم و از دلایل اینکارش میپرسم؛ اگر جواب قانع کنندهای ندهد، مردم را از وجودش راحت میکنم.»
وقتی نزد امام رضا علیهالسلام رفت، حضرت فرمود:
«به شرط اینکه بعد از پذیرفتن جواب، چاقویی را که در جیب
گذاردهای شکسته و به کنار بیاندازی، و پاسخ سؤالت را میدهم.»
او از این بیان امام رضا علیهالسلام شگفت زده شد و چاقو را در آورد و شکست و پرسید:
«با اینکه دستگاه طاغوت زمان نزد شما کافرند، چرا وارد دستگاه حکومتی ایشان شدی؟ تو پسر رسول خدا هستی.»
امام رضا علیهالسلام فرمود:
«نزد تو اینها کافرترند یا عزیز مصر و مردمش؟ به هر حال اینها به گمان خودشان یکتا پرست میباشند و لیکن آنها نه خداوند یکتا را پرستیده و نه او را میشناختند. یوسف که خود پیغمبر و فرزند نبی بود، به عزیز مصر که کافر بود فرمود: ” از آنجا که من دانا به امور و امانتدار هستم، مرا سرپرست گنجها و معادن بگردان. ” یوسف همنشین فراعنه بود و حال آنکه من فرزندی از فرزندان رسول خدا هستم؛ مأمون با اجبار و زور مرا به اینجا کشاند. به نظر شما چکار میکردم؟»
آن مرد گفت:
«من گواهی میدهم که تو فرزند رسول خدا و راستگو و درست کرداری.»(2)
1) تحف العقول ص 463.
2) بحار الأنوار ج 49 ص 56.