جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

بدرقه‏ی یار

زمان مطالعه: 2 دقیقه

النعیم حبنا أهل البیت و موالاتنا یسئل الله عباده عنه بعد التوحید و النبوة.(1)

نعیم [در لتسئلن یومئذ عن النعیم] محبت و ولایت ما اهل بیت است که خداوند بعد از توحید و نبوت از آن سؤال می‏کند.

«امام رضا علیه‏السلام»

هنگام حرکت کاروان از نیشابور، شیعیان و مشتاقان اهل بیت رسول خدا صلی الله علیه و آله از آنجمله ابو زرعه و رازی و محمد بن‏ اسلم طوسی، با چشمان گریان، دل سوزان و سینه زنان و با بوسه بر جای پای حضرت رضا علیه‏السلام، از محبوب خویش تقاضا نمودند که با ذکر سخنی نورانی، دل شیفته‏شان را آرامش بخشد؛ از اینرو امام رضا علیه‏السلام سر مبارک خویش را از کجاوه بیرون آورد و با ذکر حدیثی از پدر و اجداد بزرگوارش علیهم‏السلام مبنی بر اینکه رسول اکرم صلی الله علیه و آله از حضرت جبرئیل علیه‏السلام

و او از خداوند متعال نقل فرمود:

«لا اله إلاّ الله حصنی فمن دخل حصنی أمن من عذابی.»(2)

لا إله إلا الله دژ من است؛ پس هر کسی داخل دژ من شود،

از عذاب من در امان است.

خواسته‏ی ایشان را اجابت و به دنبال این با صدایی بلند فرمود:

«بشروطها و أنا من شروطها.».(3)

آن با شرطهایی تحقق می‏یابد که من از آن شرطها می‏باشم.


1) عیون اخبار الرضا ج 2 ص 129.

2) این حدیث شریف به تعابیر مختلف که در ذیل می‏آوریم، نقل شده است: 1 – انی أنا الله لا اله إلا انا فاعبدونی. من جاء منکم بشهادة أن لا اله إلا الله بالإخلاص دخل فی حصنی و من دخل فی حصنی امن من عذابی 2 – لا إله الا الله حصنی فمن دخله امن من عذابی. 3 – انی انا الله لا إله إلا أنا فمن أقر لی بالتوحید دخل حصنی و من دخل حصنی امن من عذابی. 4 – لا إله إلا الله اسمی من قاله مخلصا من قلبه دخل حصنی و من دخل حصنی امن من عذابی. 5 – کلمة لا إله إلا الله حصنی فمن قالها دخل حصنی و من دخل حصنی امن من عذابی. صدق الله سبحانه و صدق جبرئیل و صدق رسوله و صدق الأئمة علیهم‏السلام. در روایت خاصی از امام رضا علیه‏السلام «ولایة علی بن ‏ابیطالب» بر وزان همین روایات حصن الهی معرفی گردیده است که می‏فرماید: ولایة علی بن‏ أبیطالب حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی. عیون اخبار الرضا ج 2 ص 136. در بحارالأنوار ج 49 ص 127 و کشف الغمه ج 3 ص 145 از استاد ابوالقاسم قشیری رحمه الله نقل کرده‏اند که یکی از امرای سامانیان این حدیث را با سندش با طلا نوشت و وصیت کرد که با او دفنش کنند. وقتی از دنیا رفت. او را در خواب دیدند و از عالم پس از مرگ از او پرسیدند. و او گفت: «از آنجا که شهادتین را با اخلاص بیان کردم، خداوند متعال مرا آمرزید و به جهت بزرگداشت و احترام، این حدیث را با طلا نوشتم.» – در کتاب الحیاة السیاسیة للامام الرضا ص 145 از کتابهای الصواعق المحرقة و نزهة المجالس نقل می‏کند که احمد بن ‏حنبل، رئیس مذهب حنبلی آن روایت را با سندش بر مصروع (غشی) خواند و سلامتش را باز یافت و این گفته اوست: «لو قرأت هذا الاسناد علی مجنون لبرئ من جنته.» اگر این سند و رایت را بر دیوانه می‏خواندم، شفا می‏یافت.

3) عیون اخبار الرضا ج 2 ص 134 – 137 – توحید صدوق 25 و 24 – کشف الغمة ج 3 ص 144 – 145 – الفصول المهمة ص 240 – بحار الأنوار ج 49 ص 123 – 126 – 127.