جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

شفای فراموشی

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

در عیون اخبار الرضا (ع) و همچنین در بحارالانوار نقل کرده :

یکی از اصحاب فرمود: شخصی یک ودیعه و امانتی بمن سپرد که نگاهداری نمایم من هم قبول کرده و امانت را گرفتم و در محلی دفن کردم لکن فراموشی بمن روی آورد و محل دفن امانت را فراموش کرده بودم .

صاحب ودیعه امانت خود را از من طلبید و من جای دفن را فراموش کرده بودم متحیر ماندم که چه جواب بدهم پس با کمال تحیر و مغمومیت از خانه بیرون آمدم و دیدم گروهی متوجه زیارت حضرت رضا (ع) هستند (فَخَرجْتُ مَعَهُمْ) پس من همان ساعت با آنها روانه زیارت شدم تا اینکه بفیض زیارت آقا حضرت ثامن الائمه حضرت رضا (ع) فائز گردیدم .

آنگاه خدا را نزد قبر آن حضرت خواندم که محل ودیعه را بمن بفهماند.

در عالم خواب دیدم شخصی نزد من آمد و فرمود امانت فلانی را در فلان موضع دفن کرده ای .

از خواب بیدار شدم بسیار خوشحال شدم و مراجعت نموده

و فوراً نزد صاحب امانت رفته و قضیه را گفتم . بعد با خود آن مرد بآن محل مخصوص ‍ آمدیم و آنجا را حفر کرده و امانت را بیرون آورده بصاحبش رد کردم .(1)

عنایت کن شها دائم ببوسم آستانت را++

کشم بردیده خود خاک پای زائرانت را


1) عیون اخبار الرضا.