جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

شفای برص

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

شخصی از سادات به نام میرعلی نقی گفت :

گردن من را مرض برص فرا گرفت و هر دکتری که رفتم و در مقام علاج برآمدند فائده ای نبخشید.

روزی یک نفر از روی استهزاء به من گفت اگر تو آدم خوبی بودی باین مرض ‍ برص مبتلا نمی شدی . این سخن او بسیار بر دل من اثر کرد و ناراحت و متألم شدم .

پس نزد قبر شریف حضرت رضا (ع) رفتم و زیاد ناله و استغاثه نمودم و عرض کردم : ای مولای من اگر من سیدم روا مدار که دچار چنین مرضی باشم و اگر غیر سیدم ، باشد که آزار من بیشتر شود.

پس گریه و زاری کرده و بخانه آمدم و در خانه کتابی بود آن کتاب را برداشته خود را مشغول مطالعه آن کردم . ناگهان در آن کتاب چشمم افتاد که نوشته شده بود:

شخصی شکایت کرد خدمت یکی از ائمه طاهرین (علیهم السلام) از بهق (1) و برص . امام (ع) به او فرمود حنا و نوره برآن موضع بمال . تا این

روایت را دیدم فورا منتقل شدم که دیدن من این روایت را در اینجا از نظر عنایت امام هشتم صلوات الله علیه است .

همان دم بآن دستور عمل کردم دو ساعت فاصله نشد که بکلی آن مرض از مرحمت و توجه امام ثامن (ع) برطرف شد.(2)

هر درد که بی علاج باشد++

از لطف رضا رسد بدرمان


1) محرکه علنی است و آن پیسی ظاهر پوست باشد.

2) دارالسلام محدث نوری.