جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

پاکدامنی و ترک هواپرستی

زمان مطالعه: 2 دقیقه

یکی از بزرگترین عوامل سلامت اجتماعی پاکدامنی و از بین بردن هواپرستی است و

این مسئله آن قدر از لحاظ معنوی اهمیّت دارد که علیّ بن موسی الرّضا صلوات الله علیه از قول جدّ بزرگوارشان رسول الله صلی الله علیه و آله می‏فرمایند:

«… اول من یدخل الجنة: شهید، و عبد مملوک احسن عبادة

ربه، و نصح لسیده، و رجل عفیف متعفف ذو عیال….»(1)

«… نخستین کسانی که داخل بهشت می‏شوند، عبارت‏اند از: شهید، و بنده‏ی مملوکی که عبادت پروردگارش را نیکو به جای آورده (و در این مورد) به مولای خود تذکّر دهد و مرد پاکدامنی که خانواده‏دار بوده و در حفظ پاکدامنی خود تلاش کند…».

وحضرتش در سرزنش هواپرستی فرموده‏اند:

«ثلاثة اخافهن علی امتی من بعدی، الضلالة بعد المعرفة، مضلات الفتن، و شهوة البطن و الفرج».(2)

از سه چیز بعد از خود برای امتم می‏ترسم، یکی گمراهی بعد از شناخت و دیگری گمراهی‏های فتنه‏انگیز فتنه‏های – بعد از من -، شکم پرستی و شهوت جنسی.

حضرتش در خصوص مذمّت شکم پرستی می‏فرمایند:

«لیس شی‏ء ابغض الی الله من بطن ملان».(3)

«هیچ چیزی نزد خداوند متعال مبغوض‏تر از شکم پر نمی‏باشد.»

همچنین حضرت، ضمن روایت دیگری در اهمیّت تقوا و پاکدامنی و در مذمّت و تهدید نسبت به شهوترانی و هواپرستی از قول جدّ بزرگوارشان علی بن ابی‏طالب صلوات الله علیهما فرمودند:

«سئل رسول الله صلی الله علیه و آله عن اکثر ما یدخل به الجنة.

قال: تقوی الله و حسن الخلق.

و سئل عن اکثر ما یدخل به النار.

قال: اجوفان: البطن و الفرج.(4)

«از رسول الله صلی الله علیه و آله درباره‏ی بیشترین چیزی که به وسیله‏ی آن (افراد) داخل بهشت می‏شوند سؤال شد. حضرت فرمودند:

تقوای اِلاهی (پرهیزگاری) و خوش‏اخلاقی.

و همچنین درباره‏ی بیشترین چیزی که (افراد) به وسیله‏ی آن داخل در آتش می‏شوند سوال شد.

حضرت فرمودند: دو حفره‏ی شکم و زیر شکم».

طبق این فرمایش نورانی بیشترینِ افراد اهل آتش و جهنّم کسانی هستند که شهوت شکم و غریزه‏ی جنسی را مهار نکرده و پاکدامنی و تقوا را سرلوحه‏ی اعمال خود قرار نداده‏اند و این غریزه‏های موجود در ذات انسان که حق تعالی در او قرار داده است را به نحو خداپسندانه و شرعی مهار نکرده‏اند.


1) عیون اخبار الرّضا صلوات الله علیه ج 2 ص 28 ح 20.

2) عیون اخبار الرّضا صلوات الله علیه ج 2 ص 29 ح 28.

3) عیون اخبار الرّضا صلوات الله علیه ج 2 ص 36 ح 89.

4) عیون اخبار الرّضا صلوات الله علیه ج 2 ص 38 ح 107.