جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

امام رضا پیشگویی از شهادت خویش

زمان مطالعه: 3 دقیقه

هرثمة بن اعین می‏گوید:

یک شب، تا چهار ساعت از شب گذشته نزد مأمون بودم. وقتی اجازه‏ی مرخّصی داد، از او جدا شدم وخانه ام آمدم، نیمه‏های شب بود

که شنیدم کسی در می زند. یکی از غلامان من جواب او را داد.

آن شخص به غلام گفت: به هرثمه بگو: مولایت تو را می‏طلبد.

هرثمه می‏گوید: سریع برخاستم و لباسهایم را برگرفتم و به سوی مولایم رضا صلوات الله علیه شتافتم. فرستاده‏ی حضرت پیش از من داخل خانه شد و من هم پشت سر او داخل خانه شدم و دیدم آقایم در حیات خانه‏اش نشسته است.

حضرت فرمود: ای هرثمه بنشین.

من نشستم، حضرت فرمود: آنچه می‏گویم گوش کن و آن را حفظ نما.

ای هرثمه! آگاه باش، وقت آن رسیده که نزد پروردگارم کوچ کنم و به جد بزرگور و پدران نیکوکارم ملحق شوم. دیگر دفتر زندگی من به پایان رسیده و این طغیانگر (مأمون) قصد آن دارد که مرا در قالب انگور و انار زهر بخوراند. او رشته ی نخ را به زهر آلوده خواهد کرد و به وسیله‏ی سوزن از دانه‏های انگور عبور دهد و دست غلام خود را به زهر آلوده خواهد کرد تا غلام با دستان زهر آلوده برای من انار دانه کند. آن گاه مرا طلب خواهد کرد و آن را به اجبار به من می‏خوراند و بعد از آن قضا و قدر اِلاهی بر من خواهد رسید.

آن گاه که رحلت می‏کنم، مأمون قصد دارد مرا به دست خود غسل دهد، ولی تو آن وقت پیام مرا آهسته به او ابلاغ کن و بگو: اگر متعرّض غسل و کفن و دفن من شود، خداوند مهلت نداده

و عذابی که برای آخرت او آماده شده در دنیا بر او نازل خواهد شد.

وقتی این خبر را به او بدهی، منصرف می‏شود و این کار را به عهده‏ی تو می‏گذارد و برای این که مشاهده کند تو چگونه مرا غسل می‏دهی بر بام خواهد رفت.

ای هرثمه! مبادا به غسل من مبادرت کنی تا این که در کنار خانه خیمه‏ی سفیدی برپا شود، همین که خیمه را مشاهده کردی مرا به داخل آن خیمه منتقل کن و خود در بیرون خیمه منتظر باش.

مبادا، دامن خیمه را بالا بزنی و یا این که تماشا کنی؛ چرا که در این صورت هلاک خواهی شد.

در آن وقت مأمون از بالای بام از تو سؤال می‏کند که شما شیعیان معتقد هستید که امام را جز امامی همچون او غسل نمی‏دهد، پس حالا که پسر علیّ بن موسی الرضا صلوات الله علیه در مدینه است بدن حضرت را چه کسی غسل می‏دهد؟

در جواب او بگو: آری مامعتقدیم که امام را باید امام دیگری غسل بدهد، امّا این در صورتی است که ظالمی ممانعت نکند. پس اگر کسی در ستم ازحد بگذر و بین امام و فرزندش جدایی بیاندازد امامت امام از بین نمی‏رود و اگر تو امام رضا – صلوات الله علیه – را در مدینه کنار خانواده‏اش باقی می‏گذاشتی، همانا فرزندش آشکارا او را غسل می‏داد و اکنون نیز پسرش او را غسل می‏دهد البته به نحوی که دیگران نمی‏فهمند.

آن گاه امام رضا صلوات الله علیه فرمودند:

بعد از ساعتی مشاهده خواهی کرد که خیمه گشوده می‏شود و بدن مرا به صورت غسل داده و کفن شده بر جایگاهی گذارده‏اند، سپس آن جایگاه را برخواهند داشت و به سوی مدفن خواهند برد.

امام رضا صلوات الله علیه علاوه بر این مطالب، نکات دیگری بیان کردند و به هرثمه فرمودند:

آنچه را که برای تو گفتم، حفظ کن وانجام بده و در هیچ یک از آن‏ها مخالفت مکن.

هرثمه عرض کرد: ای مولای من! پناه به خدا می‏برم اگر در یکی از موارد تو را مخالفت نمایم.

هرثمه می‏افزاید: آن گاه با حالت حزن و اندوه از خدمت حضرت خارج شدم و غیر از خدا کسی از باطن من خبر نداشت.(1)


1) عیون اخبار الرّضا صلوات الله علیه ج 2 ص 245، بحارالأنوار: ج 49 ص 293.