درسالی از دوران ولایتعهدی علیّ بن موسی الرّضا صلوات الله علیه خشکسالی خراسان را فراگرفت و مدّتی باران نبارید به گونهای که مردم هراسان و وحشت زده بودند.
بعضی هم از این جریان سوء استفاده نموده وگاهی آن را بدشگونی پذیرفتن ولایتعهدی امام علیهالسلام تعبیر نمودند.
در چنین موقعی مأمون از حضرت رضا صلوات الله علیه درخواست کرد که نماز استسقا وطلب باران بخواند و ازخداوند متعال طلب رحمت نماید.
حضرت علیّ بن موسی الرّضا صلوات الله علیه پذیرفته و دستور فرمود که مردم سه روز روزه بگیرند و روز سوم – که روز دوشنبه بود – با جمعیت انبوهی به بیابان رفتند و بر منبری قرار گرفته و دست به دعا
برداشته و به درگاه عرض کرد:
«بار پرودگارا ! تو حقّ ما اهل بیت را بر مردم بزرگ و با اهمیّت شمردی و همان گونه که دستور دادهای آنها به ما دست توسّل زده و امیدوار فضل و رحمت تو هستند و چشم به احسان و نعمت تو دارند.
پروردگارا! باران رحمت بر آنان نازل فرما و در این عنایت خود، تأخیر مفرما، مگر به اندازهای که مردم به خانههای خود بازگردند.»
دعای حضرتش به پایان رسید، یکباره آسمان دگرگون شد و قطعات ابر به یکدیگر پیوستند و بلافاصله پس از این که مردم به خانه های خود رسیدند، صدای غرّش رعد و برق برخاست وباران بسیاری بارید و همه جا را سیراب کرد.(1)
1) مناقب ابن شهر آشوب: ج 4 ص 370.