جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

پیش گفتار

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدالله رب العالمین و الصلاة و السلام علی سیدنا محمّد و آله طاهرین، لاسیما مولانا ثامن الحجّج اباالحسن علیّ بن موسی الرّضا علیه آلاف التحیة و الثناء و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین، من الآن الی یوم الدین، توکلت علی الله فمن یتوکل علی الله فهو حسبه.

مأمون عباسی در حالی به خلافت رسید که از طرفی از گوشه و کنار قلمرو حکومتی او علویان یکی پس از دیگری خروج می کردند و از طرف دیگر مردم عراق، حجّاز و یمن درباره خلافت او اختلافات داشتند واززمامداری فضل بن سهل و حکومت حسن، برادر او رضایتی نداشتند.

این فضای حکومتی، مأمون را نگران ودل او را همواره به بیم ووحشت می انداخت ؛ چرا که علویان خود را برای خلافت،

سزاوارتر از عبّاسیان می دانستند. به همین جهات برای استقرار خود در این منصب اطمینانی نداشت.

از این رو برای تحکیم موقعیّت وتقویت ارکان حکومت خود، با تدبیر فضل بن سهل، درصدد چاره جویی برآمد و تصمیم گرفت برای رسیدن به چند هدف شوم، علیّ بن موسی الرّضا صلوات الله علیه را از مدینه به مرو دعوت کند.

می توان گفت که مأمون در اقدام به این تصمیم اهداف ذیل را دنبال می کرد: