اسلام دین توحید و یگانه دانستن خداست، و مسلمان بنای اعتقاد و ایمان خود را، در ژرفای وجود خویش، بر همین پایه و اساس قرار میدهد، و اگر چنین نباشد مسلمان نیست، پرتو ایمان در دل او نتابیده است.
توحید به معنای صحیح خود، همان است که ائمه اهلبیت علیهمالسلام ضمن سخنان و تعالی خود، بیان داشتهاند، و آنچه جز این است نادرست و نارواست و بسا از نوع وسوسههایی است که زاییده نظریات فاسد فلسفی است همان اندیشههایی که صاحبان آنها کوشیدهاند، افکار خود را تا قله رفیع شناخت حقیقت ذات مقدس الهی، اوج دهند، اما آنچه در این کوشش به دست آوردهاند این بوده که از وصول به ابتداییترین مراحل ایمان، بازماندهاند، و در وادی شرک و گمراهی، حیران و سرگردان گشتهاند.
بر ماست در وادی پرپیچ و خم معرفت، راه و روش اهلبیت علیهمالسلام را جویا و خواستار باشیم، همان امامانی که اگر در راه آنان گام برداریم، بیم نابودی نداریم، و از راه راست منحرف نشدهایم، و این مطابق با فرمودهی پیامبر خداست صلی الله علیه و آله که: (ان أهل بیتی فیکم
کسفینة نوح من رکبها نجا، و من تخلف عنها غرق و هوی(1)).
امام رضا علیهالسلام در بیان فلسفه توحید طریقهای مخصوص به خود ندارد، بلکه روش و منطق آن حضرت در این باب، همان شیوه اصیلی است که ائمه اهلبیت علیهمالسلام همگی بر آن یک زبانند، و خویشتن را در برابر مذاهب و اندیشههای دیگر، که موجب انحراف و گمراهی مردم میشود، وقف دفاع از آن کردهاند.
ما در این جا درصدد نیستیم که اعتقادات مذاهب مختلف را درباره توحید، با یکدیگر مقایسه کنیم، زیرا این کار به بحث گستردهای نیاز دارد، که ورود در آن موجب خروج از محدودهای است که ما در این بررسی، مقید به رعایت آن هستیم، و آنچه در این جا برای ما لازم است این است، که حدود و چگونگی اعتقاد به یگانگی خدا را طبق اخباری که از امام علیهالسلام به دست ما رسیده است، عرضه بداریم.
1) یعنی: خاندان من در میان شما مانند کشتی نوحند، هر کس در آن کشتی درآید نجات مییابد، و هر کسی نافرمانی کن غرق و نابود میشود.