جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

گفتاری از مترجم

زمان مطالعه: 4 دقیقه

تاریخ زندگانی حضرت امام علی بن موسی الرضا علیه‏السلام با رویدادها و دگرگونیهای بزرگی همراه است که پیوسته به وسیله تاریخ‏نگاران و نویسندگان اعم از شیعی و سنی و غیرمسلمان مورد بحث و گفتگو قرار گرفته، و درباره علل پیدایش و چگونگی این تحولات نظرهای گوناگونی ابراز شده است.

انگیزه مأمون برای دعوت امام علیه‏السلام به خراسان، و پیشنهاد منصب خلافت به ایشان و رد آن از طرف آن حضرت، و سپس چگونگی پذیرفتن مقام ولایتعهدی مأمون و حوادثی که پس از این اتفاق افتاده، و بالاخره کیفیت شهادت آن بزرگوار، از مسائل عمده تاریخ اسلام در آخر قرن دوم و آغاز قرن سوم هجری است، که به سبب سیاستهای مزورانه و مدلسانه‏ی مأمون خلیفه عباسی، در زیر پرده‏ای از ابهام قرار گرفته، و برخی از تاریخ‏نویسان و ساده‏اندیشان، فریب این سیاستها را خورده و به سادگی از کنار این وقایع گذشته، و برخی مانند طبری و به پیروی از او ابن‏اثیر و ابوالفداد درباره کیفیت شهادت آن حضرت به نقل اخبار نادرست پرداخته‏اند و شاید نخواسته‏اند علل بروز این حوادث را بررسی و آشکار کنند، و از قوت و قدرت انبوه شیعیان خراسان، و دلباختگی و از خودگذشتگی آنان در قبال علویان، و ناخشنودی آنها از غدر و بیدادگری عباسیان سخن به میان آورند، و از انگیزه‏های مأمون در اتخاذ سیاستهای مرموز، و صحنه‏سازیهای عوامفریبانه و تزویرگرانه او پرده بردارند.

به منظور این که ذهن خوانندگان برای مطالعه کتاب حاضر آماده، و با اوضاع و شرایط حاکم بر عصری که سخن از آن در میان است آشنا شود، و بر آنچه گفته شد شاهدی آورده باشم، به خبری که مرحوم محدث قمی از ابوالفرج نویسنده کتاب

مقاتل‏الطالبیین نقل می‏کند اشاره می‏کنم(1)، او می‏نویسد: پس از آن که یحیی بن زید بن علی بن الحسین علیهم‏السلام از بند زندان رها شد، شیعیان خراسان به آهنگری که زنجیر را از پای یحیی بیرون آورده بود مراجعه و آن را به بهای بیست هزار درهم به شرکت از او خریدند و آن را خرد ساخته هر تکه‏ای از آن را نگین انگشتری کردند و به آن تبرک جستند. این نمونه کوچکی از مرتبه ارادت و شیفتگی مردم خراسان به سادات علوی، در اواخر دوران حکومت اموی است، چه رسد به عصر مأمون که انبوهی از مردم ایران بویژه خراسانیان بر اثر مظالم گذشته امویان، و غدر و بیدادگری و فجور عباسیان، تنها به خاندان علی علیهم‏السلام دل بسته و از همه کسانی که خود را خویشاوندان پیامبر صلی الله علیه و آله می‏شمردند، دل کنده بودند، خصوصا به ائمه اهل بیت و مقام شامخ ولایت و خورشید درخشان امامت شمس‏الشموس و انیس‏النفوس حضرت علی بن موسی الرضا علیه الاف التحیة و الثناء که ورود موکب همایونش به شهر نیشابور، و استقبال عظیم و پرشور مردم آن از آن حضرت، و نیز انقلاب و هیجان مردم مرو پایتخت حکومت مأمون، در هنگام بیرون آمدن حضرت برای برگزاری نماز عید، که تفصیل اینها در همه تاریخها آمده است، نمونه‏هایی از دلبستگی و از خودگذشتگی مردم در برابر خاندان علی علیهم‏السلام می‏باشد. و بالاخره تأسیس نخستین حکومت شیعی طاهریان اندکی پس از این تاریخ در خراسان، نشانه روشنی بر قوت و قدرت تشیع در عصر مأمون است.

بنابراین، این خلیفه زیرک و باهوش عباسی که بازتاب خشونت و جنایات اسلاف خود را درک کرده بود، نمی‏توانست در خراسان یعنی نیرومندترین پایگاه تشیع مانند جدش منصور سادات علوی را در جوف ستونها بگذارد و بر بالای آنها برج و بارو بسازد، و یا مانند پدرش در بغداد امام کاظم علیه‏السلام را سالهای دراز در زندانها نگه دارد و سپس مسموم گرداند، امام این را توانست که با در پیش گرفتن سیاستی ظاهرا سازشجویانه و فریبکارانه برای مدتی که لازم بود از علویان بر ضد عباسیان بهره‏برداری کند، و با کمک آنان ناآرامیها را فرونشاند، و پس از رسیدن به اهداف شوم خود، به شیوه اسلاف خویش که غدر و ناجوانمردی بود، امام هشتم علیه‏السلام را مظلومانه و بسی مظلومانه مسموم و شهید سازد، و سپس در عقب جنازه آن حضرت با سر و پای برهنه به راه افتد، و گریه و زاری و اظهار بی‏تابی کند.

اینک کتاب حاض که به قلم یکی از دانشمندان و نویسندگان برجسته لبنانی نگارش یافته، و به دستور بنیاد محترم پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی به وسیله این بنده از عربی به فارسی برگردانیده شده است، با اسلوبی بی‏سابقه و جالب به تجزیه و

تحلیل این وقایع و نقد آثار و اخبار آن پرداخته، و غبار شبهه را از چهره حقایق زدوده، و اضافه بر این با ذکر روایات و احادیث بسیاری از امام هشتم علیه‏السلام و شرح و توضیح آنها بر ارزش و فواید کتاب خود افزوده است.

ناگفته نماند که بنیاد پژوهشهای اسلامی خراسان، یکی از آثار پربرکت انقلاب جمهوری اسلامی ایران است، که در سال 1363 به وسیله آستان قدس رضوی، به منظور احیا و گسترش فرهنگ حیاتبخش اسلام، و نشر علوم معارف ائمه اهل بیت علیهم‏السلام با همیاری گروهی از استادان و دانشوران و پژوهشگران و مترجمان در مشهد مقدس تأسیس شده است و با پیروی از شیوه‏های مقبول علمی و روشهای صحیح پژوهشی در راه تحقق این مهم، با جدیت و خلوص گام برمی‏دارد، امید است این کانون علم و معرفت بتواند در آینده همچون مشعلی فروزان انوار معارف اسلامی را از طریق چاپ و نشر آثار اصیل دینی و مذهبی، و تألیف و ترجمه کتب و نشریات سودمند تا دورترین نقاط گیتی برساند، و دلهایی را که در تیرگیهای حیرت و غفلت فرو رفته است به نور یقین و ایمان روشن گرداند. انه قریب مجیب.

1 / 4 / 1365 سید محمدصادق عارف


1) منتهی‏الآمال. جلد دوم ص 37.