در این زمینه پرسشهای طبیعی چندی به ذهن هر انسانی میرسد که امام علیهالسلام به سادگی و آسانی، با استناد به نصوص صریح قرآنی، آنها را پاسخ میدهد، همان نصوصی که ما پیوسته از کنار آنها میگذریم، بدون این که در محتوای آنها دقت کنیم، و به معانی ژرف آنها پی ببریم.
درباره آنچه مربوط به علم حق تعالی میباشد، حسین بن بشار، از امام علیهالسلام میپرسد: آیا خداوند داناست به چیزی که وجود پیدا نکرده است، در صورتی که وجود یابد چگونه خواهد بود؟
امام علیهالسلام فرمود: همانا خداوند متعال دانا به همهی چیزهاست، پیش از آفرینش و پیدایش آنها، چنان که فرموده است: انا کنا نستنسخ ما کنتم تعملون(1) و درباره دوزخیان فرموده است:…. و لو ردوا لعادوا لما نهوا عنه و انهم لکاذبون(2) که دلالت دارد بر این که خداوند داناست که اگر به دنیا بازگردانیده شوند، به آنچه از آن نهی شدهاند، بازگشت میکنند، همچنین هنگامی که فرشتگان گفتند: أتجعل فیها من یفسد فیها و یسفک الدماء و نحن نسبح بحمدک و نقدس لک…(3) خداوند متعال فرمود: انی أعلم ما لا تعلمون(4) زیرا خداوند عزوجل همیشه بوده است و بر همهی چیزها سبقت دارد، و پیش از آن که اشیا را بیافریند، قدیم و لایزال بوده است.
دیده میشود در برخی آیات، ذات مقدس حق تعالی، به صفات چندی توصیف شده، که متناسب با مقام او نیست، مانند استهزا و سخریه و مکر و خدعه، چنان که در این آیات است الله یستهزیء بهم(5) و سخر الله منهم(6) و مکروا و مکر الله(7) و یخادعون الله و هو خادعهم(8) امام علیهالسلام در پاسخ آنانی که معانی این آیات را میپرسند، میفرماید، خداوند متعال مسخره و استهزا و مکر و خدعه نمیکند، بلکه کیفر این کار را به آنان میدهد و این پاسخ منطبق است با مفهوم آیهی کریمه و لا یحیق المکر السیء الا بأهله(9) گویی آنانی که دیگران را مسخره و استهزا میکنند، و مرتکب مکر و خدعه میشوند، در هنگام ارتکاب، از نتایج حتمی و اثرات قطعی این اعمال غافلند، و نمیتوانند روزی را که همه چیز دگرگون میشود، و زمان بدبختی همیشگی و شکنجه و عذاب دائمی آنها فرامیرسد حس کنند، و قول خداوند متعال بر این معنا دلالت دارد، که میفرماید… و مکروا مکرا و مکرنا مکرا و هم لا یشعرون، فانظر کیف کان عاقبة مکرهم أنا دمرناهم و قومهم أجمعین(10)
همچنین در قرآن مجید آیاتی است، که انسان در برابر آنها فرومیماند، و نمیتواند بر مفاهیم ظاهری آنها پایبند و ملتزم شود، زیرا موجب خلل در کمال ذات مقدس حق تعالی، و مغایر با تنزیه او از همه نقایص و معایب میباشد، چنان که فرموده است… نسو الله فنسیهم(11) و فرموده است فالیوم ننسهم کما نسوا لقاء یومهم هذا(12) آشکار است که نسبت فراموشی به حق تعالی روا نیست، زیرا نسیان از صفات مخلوق است، علاوه بر این، با آیه دیگری از قرآن، که فرموده است… و ما کان ربک نسیا(13) تناقض دارد، اما امام علیهالسلام
در این جا نسیان را به معنای ترک، تفسیر میکند، و معنای این که خداوند کسانی را که او را فراموش کردهاند، ترک میکند این است که ثواب کسانی را که امید به پاداش آخرت دارند، و به آنها نمیدهد، و آن چنان خواهند بود، که گویی بکلی خدا را فراموش کردهاند، و هیچ کار نیکی برای آخرت انجام ندادهاند، و خداوند آنان را از جزای نیک خود، دور، و به عذاب و خلود در آتش جهنم، محکوم خواهد ساخت.
بنابراین در این آیات شریفه، منظور از نسیان، فراموشی نیست، و مقصود از ترک، اهمال و رها کردن، نمیباشد چنان که امام علیهالسلام در پاسخ کسی که تفسیر آیه و ترکهم فی ظلمات لا یبصرون(14) را زا او پرسیده، به این موضوع اشاره، و بیان فرموده است، که خداوند متعال مانند آفریدگانش به این که چیزی را ترک و رها کند، توصیف نمیشود، لیکن هنگامی که بداند آنها از کفر و گمراهی بازنمیگردند، لطف و یاری خود را از آنها بازمیدارد، و آنها را به اختیار خود وامیگذارد.
1) جاثیه /29 یعنی: هر کاری (در دنیا) میکردید ما آن را مینگاشتیم.
2) انعام /28 یعنی: اگر به دنیا بازگردانیده شوند، به همان اعمال زشتی که از آن نهی شده بودند، باز خواهند گشت و آنان دروغگویند.
3) بقره /30 یعنی: آیا کسی را در زمین قرار میدهی که فساد و خونریزی کند، در حالی که ما حمد و تسبیح تو را به جای میآوریم.
4) بقره /30: (پروردگار فرمود) من (حقایقی را) میدانم که شما نمیدانید.
5) بقره /15 یعنی: خداوند آنها را استهزا میکند.
6) توبه /79 یعنی: خدا آنان را مسخره میکند (کیفر استهزاکنندگان را به آنان میدهد).
7) آلعمران /54 یعنی: (یهود) با خدا مکر کردند و خداوند هم مکر کرد.
8) بقره / یعنی: (منافقان) میخواهند خدا را فریب دهند، در حالی که او آنها را فریب میدهد.
9) فاطر /42 یعنی: اندیشههای بد تنها دامنگیر صاحبان آن میشود.
10) نمل /51 – 55 یعنی: و (کافران) مکر و حیله مهمی به کار بردند و ما هم از جایی که نمیفهمیدند مکر مهمی درباره آنها کردیم، پس بنگر که پایان مکرشان چه شد، ما آنها و قوم آنها را نابود کردیم.
11) توبه /67 یعنی: خدا را فراموش کردند، خدا نیز آنها را فراموش کرد.
12) اعراف /51 یعنی: پس ما امروز آنان را فراموش میکنیم، چنان که آنان دیدار امروز ما را فراموش کردند.
13) مریم /64 یعنی: پروردگار تو فراموشکار نیست.
14) بقره /17 یعنی: آنها را در تاریکیهایی که چشم در آن نمیبیند رها میکند.