وشّار گفت: حضرت رضا علیه السلام قبل از رفتن به سوی خراسان به من فرمودند: وقتی می خواستم ازمدینه خارج شوم خانواده خود را جمع نمودم گفتم بر من گریه کنید تا بشنوم سپس دوازده هزار دینار بین آن ها تقسیم نمودند و در حالی که خارج می شدند چنین فرمودند: من دیگر پیش شما باز نخواهم گشت. بجستانی می گوید: در موقع حرکت دادن حضرت رضا علیه السلام از مدینه من درآن جا بودم امام داخل حرم پیامبر شدند تا با جدّ بزرگوارشان وداع نماید. پیوسته وداع می نمودند، باز برمی گشتند و با صدای بلند می گریستند. به حضورامام علیه السلام رفتم و پس ازعرض سلام
به ایشان تهنیت گفتم.
امام فرمودند: هر چه مایلی من را ببین که از جوار قبر جدّم خارج می شوم و در دیار غربت کنار قبر هرون دفن خواهم شد من نیز در این مسافرت همراه حضرت رضا علیه السلام حرکت نمودم. تا زمانی که در طوس از دنیا رفتند و درکنار هرون مدفون شدند. (و به طوری که ازروایت بعد مشخّص می شود امام ازمدینه به طرف مکّه به زیارت خانه ی خدا رفتند تا از آن جا نیز وداع نمایند).