جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

پنج فرمان

زمان مطالعه: 2 دقیقه

لا ینبغی للرجل ان یدع الطیب فی کل یوم فان لم یقدر فیوم و یوم لا؛ فان لم یقدر ففی کل جمعة و لا یدع ذلک.(1)

سزاوار نیست که آدمی استعمال بوی خوش را روزانه یا یک روز در میان و یا هر جمعه ترک کند.

«امام رضا علیه‏السلام»

امام رضا علیه‏السلام فرمود:

«خداوند متعال به یکی از پیغمبرانش وحی نمود که فردا صبح اولین چیزی را که دیدی به طرف تو می‏آید، بخور و دومی را پنهان کن و سومی را بپذیر و چهارمی را ناامید مکن و از پنجمی بگریز.

وقتی صبح شد، او به راه افتاد و کوه سیاه بزرگی را دید که به سوی او می‏آید؛ او شگفت زده و با خود گفت: ” آیا خداوند متعال مرا دستور داده

است تا این را بخورم! ” و سپس گفت: ” پروردگارم مرا به چیزی که در توان من نباشد دستور نمی‏دهد. ” از اینرو برای انجام امر الهی به طرف کوه رفت و لیکن هر چه به کوه نزدیک‏تر می‏شد، کوه کوچکتر می‏نمود و بالاخره وقتی به اندازه لقمه‏ای شد، آنرا برداشت و خورد و آنرا لذیذترین چیزی یافت که تا به حال خورده است. وقتی به راهش ادامه داد، تشتی را از طلا دید و طبق دستور الهی، آنرا در حفره‏ای گذارد و روی آن خاک ریخت و چند قدمی نرفته بود که آن تشت از زیر خاک نمایان شد؛ او به راه خود ادامه داد و ناگهان پرنده‏ای را دید که باز شکاری به دنبالش است و آن پرنده به او پناه آورد؛ از اینرو با خود گفت: ” پروردگار به من دستور داده است که او را بپذیرم. ” از اینرو آنرا در لباسش گرفت و باز شکاری به او گفت: ” صید مرا که چند روز به دنبالش بودم گرفتی! ” از اینرو تکه‏ای از گوشت آنرا به او داد و با خود گفت: ” خدایم فرموده بود که آنرا ناامید نکنم. ” وقتی به راه خود ادامه داد، تکه گوشتی بدبو و کرم زده دید و با خود گفت: ” پروردگارم فرمود که از آن بگریزم ” از اینرو از آنجا گریخت.

شب در خواب خداوند متعال فرمود: ” آن کوه خشم و غضب شخص است که اگر هنگام خشم، انسان مراقب خود باشد، خشمش فرو نشیند و سرانجام چون لقمه‏ای لذیذ برای او خواهد بود، و آن تشت طلا، عمل نیک است که وقتی آدمی پنهانش کند، خداوند با اظهارش، او را زینت می‏بخشد و آن پرنده، نمای شخصی است که ترا

نصیحت می‏کند؛ از اینرو نصیحتش را بپذیر و آن باز شکاری نمود شخصی است که جهت رفع نیازش به تو رو می‏آورد؛ از اینرو او را ناامید برمگردان و بالاخره آن گوشت گندیده، غیبت افراد است که باید از آن گریخت.»(2)


1) عیون أخبار الرضا ج 1 ص 279.

2) عیون أخبار الرضا ج 1 ص 276 – 277.