جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

پنج درس ارزشمند و آموزنده

زمان مطالعه: 3 دقیقه

1 – ابوسعید خراسانی حکایت کند:

روزی دو نفر مسافر از راه دور به محضر امام رضا علیه‏السلام وارد شدند و پیرامون حکم نماز و روزه از آن حضرت سؤال کردند؟

امام علیه‏السلام به یکی از آن دو نفر فرمود: نماز تو شکسته و روزه‏ات باطل است و به دیگری فرمود: نماز تو تمام و روزه‏ات صحیح می‏باشد.

وقتی علت آن را جویا شدند؟

حضرت فرمود: شخص اول چون به قصد زیارت و ملاقات با من آمده است، سفرش مباح می‏باشد؛ ولی دیگری چون به عنوان زیارت و دیدار سلطان حرکت نموده، سفرش معصیت است.(1)

2 – در بین مسافرتی که امام رضا علیه‏السلام از شهر مدینه به سوی خراسان داشت، هرگاه، که سفره‏ی غذا پهن می‏کردند و غذا چیده و آماده‏ی خوردن می‏شد، حضرت دستور می‏داد تا تمامی پیش‏خدمتان سیاه‏پوست و… بر سر سفره‏ی طعام حاضر شوند؛ و سپس حضرت کنار آن‏ها می‏نشست و غذای خود را میل می‏نمود.

اطرافیان به آن حضرت اعتراض کردند که چرا برای غلامان سفره‏ای جدا نمی‏اندازی؟!

امام علیه‏السلام فرمود: آرام باشید این چه حرفی است؟!

خدای ما یکی است، پدر و مادر ما یکی است و هر کس مسئول اعمال و کردار خود می‏باشد.(2)

3 – محمد بن سنان گوید:

چند روزی پس از آن که امام موسی کاظم علیه‏السلام رحلت نمود و امام رضا علیه‏السلام جای پدر، در منصب امامت قرار گرفت و مردم در مسائل مختلف به ایشان مراجعه می‏کردند.

به حضرت عرض کردم: یا ابن رسول الله! ممکن است از طرف هارون به شما آسیبی برسد و بهتر است محتاط باشید.

امام علیه‏السلام اظهار داشت: همان طور که جدم، رسول الله صلی الله علیه و اله و سلم فرمود: چنانچه ابوجهل، موئی از سر من جدا کند، من پیغمبر نیستم، من نیز می‏گویم: اگر هارون موئی از سر من جدا کند من امام و جانشین پدرم نخواهم بود.(3)

4 – یکی از اصحاب امام رضا علیه‏السلام به نام معمر بن خلاد حکایت نماید:

هر موقع سفره‏ی غذا برای آن حضرت پهن می‏گردید، کنار آن سفره نیز یک سینی آورده می‏شد.

پس امام علیه‏السلام از هر نوع غذا، مقداری برمی‏داشت و داخل آن سینی قرار می‏داد و به یکی از غلامان خود می‏فرمود که تحویل فقراء و تهی‏دستان داده شود.

سپس به دنباله‏ی آن، این آیه‏ی شریفه‏ی قرآن:(فلا اقتحم العقبة)(4) را تلاوت می‏نمود؛ و می‏فرمود: خداوند جل و علی می‏داند که هر انسانی برای کسب مقامات عالیه‏ی بهشت، توان آزاد کردن غلام و بنده را ندارد.

به همین جهت، اطعام دادن و سیر گرداندن افراد را وسیله‏ای برای ورود به بهشت قرار داده است.(5)

5 – سلیمان بن جعفر – که یکی از اصحاب حضرت علی بن موسی الرضا علیهماالسلام است – حکایت کند:

یکی از نوادگان امام سجاد علیه‏السلام – به نام علی بن عبیدالله – مشتاق دیدار و زیارت امام رضا علیه‏السلام بود، به او گفتم: چه چیزی مانع از رفتن به محضر شریف آن حضرت می‏باشد؟

پاسخ داد: هیبت و جلالت آن بزرگوار مانع من گردیده است.

این موضوع سپری گشت، تا آن که روزی مختصر کسالتی بر وجود

مبارک امام علیه‏السلام عارض شد و مردم به عیادت و ملاقات آن حضرت می‏آمدند.

پس به آن شخص گفتم: فرصت مناسبی پیش آمده است و تو نیز به همراه دیگر افراد به دیدار و ملاقات آن حضرت برو، که فرصت خوبی خواهد بود.

لذا علی بن عبیدالله به عیادت و دیدار امام رضا علیه‏السلام رفت و با مشاهده‏ی آن حضرت بسیار مسرور و خوشحال گردید.

مدتی از این دیدار گذشت و اتفاقا علی بن عبیدالله روزی مریض شد؛ و چون خبر به امام علیه‏السلام رسید، حضرت جهت عیادت از او حرکت نمود؛ و من نیز همراه آن بزرگوار به راه افتادم، چون وارد منزل او شدیم، حضرت مختصری کنار بستر او نشست و از او دلجوئی نمود.

و پس از گذشت لحظاتی که از منزل خارج شدیم، یکی از بستگان آن شخص گفت: همسر علی بن عبیدالله بعد از شما وارد اتاق شد و جایگاه جلوس حضرت رضا علیه‏السلام را می‏بوسید و بدن خود را به وسیله‏ی آن محل تبرک می‏نمود.(6)


1) تهذیب شیخ طوسی: ج 4، ص 220، ح 17.

2) روضه‏ی کافی: ج 8، ص 192، ح 296.

3) روضه‏ی کافی: ج 8، ص 214، ح 371.

4) سوره‏ی بلد: آیه‏ی 11.

5) بحارالأنوار: ج 49، ص 97، ح 11، به نقل از کافی و محاسن برقی.

6) اختیار معرفة الرجال: ص 495، ح 485، بحارالأنوار: ج 49، ص 22، ح 15.