جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

ولایت عهدی ابتکاری از مأمون با حسن نیت

زمان مطالعه: 2 دقیقه

فرض دیگر این است که ولایت عهدی ابتکار خود مأمون بود و وی در آغاز حسن نیت داشته و به راستی می‏خواسته خلافت را به امام رضا واگذارد؛ ولی پس از آن

پشیمان شده و امام را به شهادت رسانده است. طرفداران این فرضیه، بزرگانی چون شیخ مفید و شیخ صدوق هستند. اینان در کتب خود نقل کرده‏اند که وقتی مأمون پیشنهاد ولایت عهدی را با امام رضا علیه‏السلام مطرح ساخت گفت: «هنگامی که برادرم، امین، خلیفه بود و من به عنوان ولی عهد بر بخشی از مملکت حکمرانی می‏کردم، مرا احضار کرد. من نزد وی نرفتم. لشکری فرستاد که مرا دست بسته پیش او ببرند. از سوی دیگر در نواحی خراسان قیام‏هایی شده بود و من لشکری فرستادم تا آن شورش‏ها را سرکوب کند؛ اما در آن جا شکست خورد و چند جای دیگر نیز شکست پشت شکست مرا درمانده کرده بود. روحیه‏ی سران سپاه نیز بسیار ضعیف شده بود. من شکست خود را قطعی دیدم. اگر برادرم پیروز می‏شد و مرا دست بسته نزدش می‏بردند، سرنوشت شومی در انتظارم بود. روزی با خود و خدای خود خلوت کردم و از کارهای قبلی توبه نمودم. نخست آب خواستم و غسل کردم. لباس‏های پاکیزه‏ای بر تن کردم و هر چه از قرآن حفظ بودم، خواندم. چهار رکعت نماز به جای آوردم و آن گاه با خدای خود پیمان بستم که اگر مرا حفظ کند و بر برادرم پیروز گرداند،خلافت را به کسانی که حق آنان است بدهم. این کار را با کمال خلوص نیت انجام دادم. از آن پس احساس گشایش کردم. در هیچ جبهه‏ای شکست نخوردم و هر روز خبرهای پیروزی، پشت سر هم به من می‏رسید؛ چون خداوند دعایم را مستجاب کرد، اکنون می‏خواهم به نذرم وفا نمایم.»

گروهی همچون شیخ صدوق و شیخ مفید که این دیدگاه را قبول کرده‏اند، انگیزه‏ی مأمون را تنها وفای به عهد و نذر دانسته‏اند. شیخ صدوق در کتاب عیون اخبار الرضا آورده که مأمون در آغاز حسن نیت داشته و هنگام گرفتاری و درگیری با برادرش، نذر کرد که اگر خدا او را بر او پیروز کند، خلافت را به اهلش برمی‏گرداند. امام رضا به این دلیل ولایت عهدی را نمی‏پذیرفت چون می‏دانست مأمون تحت‏تأثیر احساسات قرار می‏گیرد و سپس پشیمان می‏شود. بیشتر دانشمندان با دیدگاه شیخ صدوق موافق نیستند و معتقدند مأمون هیچ گاه حسن نیت نداشته و کار او تنها

یک نیرنگ سیاسی بوده است.