جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

نیکی نمودن به دیگران

زمان مطالعه: 3 دقیقه

امام رضا صلوات الله علیه در فضیلت و ارزش نیکی و کمک کردن به مردم می‏فرمایند:

«عونک للضعیف من افضل الصدقة».(1)

«کمک تو به شخص ضعیف از بهترین صدقات است».

اثراتی که بر صدقه مترتب است (و موجب آمرزش گناه و دفع بلایا و حل مشکلات می‏شود) کمک به شخص ضعیف هم مستلزم همان اثرات و چه بسا اثراتی قوی‏تر و بالاتر می‏باشد.

باید توجّه داشت که خداوند متعال می‏فرماید:

(لا تبطلوا صدقاتکم بالمن و الأذی)(2)

«صدقه‏های خود را با منت گذاردن و اذیّت کردن باطل نکنید».

بنابراین؛ دستگیری از ضعیفان نیز که خود گونه‏ای از صدقه؛ بلکه طبق فرموده‏ی حضرت، افضل صدقات است، مبادا، با منّت و یا اذیّت عمل خود را باطل کنیم و از طرف دیگر همان‏گونه که انسان وقتی صدقه می‏دهد، از صدقه گیرنده چشم داشتی ندارد، به هنگام دستگیری ازنباید در مقابل، چشم داشت و توقّعی از آنان داشته باشد و اصولاً ارزش این عمل به قصد قربت آن است و اگر توقع چیزی داشته باشد ارزش واقعی خود را از دست خواهد داد؛ چرا که اجر و پاداش آن بر عهده‏ی خداوند متعال خواهد بود.

در ضمن روایتی دیگر علیّ بن موسی الرّضا صلوات الله علیه می‏فرماید: وقتی از علی بن ابی‏طالب صلوات الله علیهما در باره ی قول خداوند متعال که می‏فرماید:

(اکالون للسحت)(3)

سؤال شد، حضرت فرمودند:

هو الرجل الذی یقضی لأخیه الحاجة ثم یقبل هدیته.(4)

«آن شخصی است که حاجت برادر دینی خود را برآورده، سپس (در قبال آن) هدیه‏ای از او می‏پذیرد».

آن سان بیان شد، پاداش این عمل خدا پسندانه بر عهده‏ی پرودگار بوده و سزاوار است که انسان اجر خالق را به اجر مخلوق نفروشد.

در روایتی دیگر حضرت در اهمیّت نیکی کردن به انسان‏ها می‏فرمایند:

«التودد الی الناس نصف العقل».(5)

«دوستی و محبت کردن به مردم نیمی از عقل است».

در حقیقت انسان عاقل همواره در حدّ توان خود به دیگران محبّت خواهد کرد و در مقابل، کسی که در محبّت به مردم کوتاهی کند در واقع عقل سلیم و کاملی ندارد.

علیّ بن موسی الرّضا صلوات الله علیه در بیان این که نیکی کردن به هر شخصی پسندیده است، خواه خوب باشد یا بد، و خواه اهلیّت نیکی داشته باشد یا نداشته باشد، فرمودند:

«رأس العقل بعد الایمان بالله، التودد الی الناس، واصطناع الخیر ال کل بر و فاجر».(6)

«عاقلانه‏ترین عمل بعد ایمان به خداوند، محبّت و دوستی به مردم و خیر رساندن به هر فرد نیک و بد است».

بنابراین، بعد از ایمان به خدا، محبّت و خیر رسانیدن به دیگران

مهمترین و اساسی‏ترین نشانه‏ی تعقّل است؛ حتی اگر شخص فاجر باشد نیکی به او سزاوار است و دلیل آن هم در ضمن روایتی دیگر از حضرت بیان شده که فرمودند:

«اصطنع الخیر الی من هو اهله، و الی من هو غیر اهله، فان لم تصب من هو اهله، فانت اهله».(6)

«نسبت به کسی نیکی کن که اهلیّت آن را داشته باشد و همچنین به کسی که اهلیّت آن را نداشته باشد، پس اگر خیر و نیکی تو به اهلش نرسید، پس همانا تو کار خیرت را انجام داده‏ای».(7)

بنابراین، از مضمون این دو روایت استفاده می‏شود که خوب بودن یا بد بودن، و اهلیّت داشتن و نداشتن در نیکی به افراد ملاک نیست؛ چرا که طبق فرموده‏ی حضرت سلام الله علیه اگر طرف مقابل لیاقت و اهلیّت آن خیر و نیکی را نداشته باشد، همانا شخص نیکوکار قابلیت انجام کار خیر را داشته و به لطف اِلاهی مأجور خواهد بود.

در ضمن نباید از نظر دور داشت که مگر خود ما، اهلیّت این همه نعمت‏ها و الطاف اِلاهی را داشته‏ایم که خدا به ما ارزانی داشته است؟

مگر ما چه اندازه اعمال خدا پسندانه داشته و داریم؟ ما که با اعضا و جوارحی که خدا رایگان و بدون هیچ منّتی در اختیار ما گذاشته است،

مرتکب این همه گناه می‏شویم، آیا اهلیّت نعمت سلامتی اعضا و جوارحی چون چشم و گوش و زبان و قلب و… را داریم؟

ولی خداوند متعال شأنیّت و اهلیّت چنین احسان و تفضّلی را دارد که به ما این همه نعمت عطا فرموده. اگر چه ما به وسیله‏ی همان نعمت او را عصیان کنیم.

و در واقع شأن و مقام و الطاف پرودگار مقتضی است که به ما احسان فرماید و نااهلی و بی‏لیاقتی امثال من، مقتضی تخلّف و سرپیچی از آن مُنعم بی همتاست.


1) تحف العقول: ص 470.

2) سوره‏ی بقره: آیه‏ی 264.

3) سوره‏ی مائده: آیه‏ی 42.

4) عیون اخبار الرّضا صلوات الله علیه ج 2 ص 28.

5) تحف العقول: ص 467.

6) عیون اخبار الرّضا صلوات الله علیه ج 2 ص 35.

7) با توجّه به همین فرمایش حضرت است که در اذن دخول حرم مطهّر آن حضرت می‏خوانیم: «فان لم اکن أهلا لذلک فأنت أهل لذلک».