نام مبارک امام هشتم شیعیان، علی صلوات الله علیه، نام پدربزرگوارش موسی صلوات الله علیه و نام مادر گرامیش تُکتَم علیها السلام است. این بانوی بزرگوار به خاطر خصوصیات نیکویی که داشت به نام ها و القاب دیگری نیز مشهود بود. از این رو در روایاتی نام آن بانوی ارجمند به عنوان : نجمه، طاهره،سبیکه، ام البنین، صَقرَه، خیزران، سَلامه، و سَمّان نیز آمده است.(1)
کنیه امام هشتم صلوات الله علیه، ابوالحسن و معروفترین لقب آن حضرت «رضا» است.
برخی دیگر از القاب آن حضرت عبارتند از :
رَضِی، وَفِی، فاضل، صابر، صِدّیق،قُرَّةُ عَینِ المؤمنین، نورالهدی، غیظ الملحدین، مکید المحدین، سِراجُ الله، کُفوُالمَلک، کافِی المَلِک، کافی الخَلقِ، رِبّ السَّریر، رِآبُّ التدبیر.(2)
ابن بابویه قمی رحمة الله می نویسد: بزنطی می گوید : به خدمت
حضرت جواد الائمه صلوات الله علیه شرف یاب شدم و عرض کردم : بعضی از مخالفان شما، گمان دارند که وقتی مأمون پدر بزرگوار شما را ولی خود قرار داد، ایشان را ملقب به «رضا» نمود؟!
جوادالأئمه علیهالسلام فرمودند: به خدا سوگند دروغ میگویند؛ چرا که او پسندیدهی خدا در آسمان بود و رسول خدا و ائمهی هدی علیهمالسلام در زمین از او راضی بودند و او را برای امامت پسندیدند، لذا حقتعالی او را به «رضا» مسمی گردانید.
عرض کردم: مگر همهی پدران گذشتهی شما پسندیدهی خدا، رسول و ائمهی علیهمالسلام نبودند؟
فرمودند: آری.
عرض کردم: پس چرا فقط او را در جمع آنها بدین لقب شریف مخصوص گردانیدند؟
فرمود: چون مخالفان و دشمنان نیز او را پسندیده و همواره از او راضی بودند. به همان گونه که موافقان و دوستان از او خشنود بودند. اجتماع دوست و دشمن بر رضایت از او، مخصوص آن حضرت بوده و بدین جهت این لقب را به ایشان اختصاص دادند.(3)
آری،طبق مشهورترین اقوال، حضرت علیّ بن موسی الرّضا صلوات –
الله علیه روز پنجشنبه یا – جمعه- یازدهم ذی العقده الحرام سال 148 هجری در مدینة الرسول به دنیا آمده است و از سن 25 سالگی به مدت 30 سال امامت و رهبری شیعیان را به عهده داشت و سرانجام در سن 55 – سالگی طبق مشهورترین اقوال – آخرین روز ماه المظفر سال 203 هجری به وسیلهی انگور زهر آلودهای که مأمون ملعون به ایشان داد در شهر توس مظلومانه به شهادت رسید.
نقش انگشتری آن حضرت «ماشاء الله لا حول و لا قوة الا بالله».
و به روایتی دیگر «حسبی الله» نقش انگشتری آن حضرت بوده است.
این روایت با قول شیخ عباس قمی رحمة الله منافاتی ندارد؛ زیرا آن حضرت را دو انگشتری بوده که یکی از خود آن حضرت، دیگری از پدر بزرگوارش به ایشان رسیده بود. همان طور که شیخ کلینی رحمة الله از موسی بن عبدالرحمان روایت کرده که می گوید: از امام ابیالحسن الرضا صلوات الله علیه درباره نقش انگشتری خود و پدرش سوال کردم.
فرمود: نقش انگشتری من «ماشاء الله لا قوة الا بالله» است و از پدرم «حسبی الله» واین همان انگشتر است که اکنون در دست دارم.(4)
1) بحار الانوار: ج49ص6و10، عوام العلوم: ج22 ص 23-21، منتهی الآمال : ج 2 ص 457.
2) عوام العلوم: ج 22 ص15، بحارالنوار : ج49 ص 10-8، کشف الغمه: ج3 ص113، عیون اخبار الرّضا صلوات الله علیه : ج2 ص250.
3) عوالم العلوم: ج 22 ص 14، معانی الاخبار: ص 65 ح 6، منتهی الآمال: ج 2 ص 456، بحارالأنوار: ج 49 ص 4 ح 5، کشف الغمه: ج 2 ص 296، علل الشرایع: ج 1 ص 236 ح 1، عیون اخبار الرّضا صلوات الله علیه: ج 1 ص 13.
4) عوالم العلوم: ج 22 ص 18، بحارالأنوار: ج 49 ص 2 ح 1، وسائل الشیعه: ج 3 ص 410، منتهی الآمال: ج 2 ص 460.