استاد و مرجع عالیقدر خویی درباره این کتاب فرموده است: محقق نیست فقه رضوی روایت باشد، بلکه شواهدی در آن است که حاکی از فتواهای برخی از علماست، برای این که تمامی آن با رسالهای که ابنبابویه برای فرزندش نوشته مطابقت دارد(1)، و اگر این کتاب غیر از آن رساله بود، میبایستی شیخ صدوق آن را معرفی کرده باشد.
اما محقق میرزا عبدالله افندی در کتاب خود به نام ریاضالعلماء یقین کرده است که این کتاب همان رساله ابنبابویه است و اشتراک ابنبابویه در نام خود و پدرش با امام علیهالسلام
سبب شده که کتاب مزبور به آن حضرت نسبت داده شود.
مرحوم علامه سید حسن صدر رسالهای در عدم حجیت کتاب مذکور دارد، و در اجازهای که برای شیخ آقا بزرگ تهرانی مرقوم داشته ذکر فرموده که این کتاب همان کتاب ابن ابیعزافر معروف به شلمغانی است.
به هر حال نسبت این کتاب به امام رضا علیهالسلام خالی از شبهه و تردید نیست و شاید ظن نزدیک به یقین این است که کتاب مذکور تألیف امام علیهالسلام نمیباشد. و اضافه میکنیم که اگر ما در حد نظر سید استاد خویی رحمهالله مبنی بر این که این کتاب روایت نیست و فتواهای برخی از علماست، موافقت نداشته باشیم، این را موافقیم که این کتاب روایتی است که راوی آن مجهول است بنابراین نمیتوانیم این کتاب را تألیفی از امام علیهالسلام بدانیم، و در استنباط احکام و فتوا بدان استناد کنیم.
1) المحاضرات فی الفقه الجعفری نوشته سید علی شاهرودی، تقریر علامه خویی در درس خود، جلد 1 ص 7.