مزدک در اوایل دوران پادشاهی کواذ (قباد) – پدر انوشیروان ساسانی – ظهور کرد. گفتهاند که او در اصل یک مانوی مذهب به نام «بوندوس» بود که تفسیری جدید از مانویت و زرتشتیگری را ارایه کرد. تعالیم او را مبتنی بر اشتراک در اموال، اباحهگری و نفی سلطهی اشراف دانستهاند و آنها را بازتابی از دوران محنتآلود تودههای مردم پس از شکست سنگین ایران از هیاطله، گفتهاند.(1) قباد ساسانی در تلاش برای درهم شکستن قدرت فائقهی اشراف بر دربار، به مزدک میدان داد، لیکن این کار منجر به خلع موقتی او از سلطنت گشت. در دوران انوشیروان، تیغ در میان مزدکیان نهاده شد و جنبش اینان با
سرکوب خونباری مواجه گشت. با این اوصاف، اندیشههای مزدکی از میان نرفتند و شواهدی در دست است که نشانگر حضور مزدکیان در ایران، آن هم تا قرنها پس از اسلام، و به ویژه در نواحی شمال شرق خراسان است. در واقع، طی قرن چهارم هجری، پیروان این فرقه هنوز در نزدیکی ری و در آغاز قرن ششم هجری نیز در نواحی شرقی خراسان همچون کش و نخشب و نیز دهاتی چند در حومهی بخارا، میزیستند(2)
اگر چه مزدکیان در دورهی اسلامی جنبش و قیام خطرناکی به وجود نیاوردند، لیکن آراء و باورهای مزدکی، الهامبخش شورش فرقههای متعددی شد و میتوان گفت که از اواسط قرن هشتم هجری، مزدکیگری به صورت وزنهای سیاسی در ایران قد علم کرده بود(3)
مشهورترین حرکتهای مرتبط با باورهای مزدکی، قیام «سنباد نیشابوری» در دوران خلافت منصور و «خرمدینان»(4) در 192 هجری است «سنباد» نخست در زمرهی پیروان ابومسلم بود و پس از قتل وی مدعی زنده بودنش گشت و گفت که ابومسلم به صورت کبوتری سفید
درآمده و با مزدک و مهدی در حصاری از مس نشسته است.(5) آشکار است که این ادعاهای سنباد برای جذب توأمان شیعیان، هواداران ابومسلم و نیز مزدکیان طراحی شده بود و به هر حال نشانی از حضور موثر مزدکیان در خراسان، و کوشش حساب شدهی «سنباد» برای بهرهگیری از آنان است.(6)
دربارهی خرمدینان و رهبر آنان «پاپک» نیز مکتوبات فراوانی وجود دارند که جملگی نشان از تداوم برخی از باورهای مزدکی در ابتدای قرن سوم هجری دارند. نکتهی بسیار مهمی که درین جا باید به آن اشاره کرد، دلایل اوجگیری باورهای مزدکی در سرآغاز دوران عباسیان است. مهمترین عامل این امر را باید در منش استثنایی ابومسلم دید که با سیاستمداری و حتی تلون مزاجی، همهی دشمنان امویان – از جمله زرتشتیان و مزدکیان – را برگرد خود، متفق ساخت و به خاطر منافع عباسیان، حتی با مرتدان و مشرکان همنوایی نشان داد؛ در نتیجه برای مزدکیان این امکان فراهم آمد که برای نخستین بار – پس از سرکوبیشان توسط انوشیروان – زندگی مخفی را ترک گویند و باورهایشان در میان مردم منتشر کنند(7)
1) رک به «دینهای ایران»: صص 425 – 424 ناگفته نماند که مرحوم مهرداد بهار بر نظریات رایج دربارهی مزدک نقدی ستودنی کرده و بیشتر آنان را دستاورد جعل موبدان برای تخریب چهرهی مزدک دانسته است؛ درین باره رک به «جستاری چند در فرهنگ ایران»: مقالهی دیدگاههای تازه دربارهی مزدک، صص 278 – 245.
2) رک به «تاریخ ایران در قرون نخستین اسلامی»، ج 1: صص 375 – 374)؛ نیز درباره تداوم مزدکیه به عنوان فرقهای سری در دوران اسلامی رک به «ایران در زمان ساسانیان»: ص 486.
3) رک به «تاریخچه مکتب مزدک»: ص 58.
4) خرم دینی را یکی از فروع مذهب مزدک گفتهاند که مقصد نهایی آن اشتراک زن و مالکیت بوده است.
5) به نقل از «تاریخ ایران در قرون نخستین اسلامی»: ج 1، ص 374. همچنین دربارهی قیام سنباد نیشابوری رک به عبدالحسین زرینکوب، «ایران بعد از اسلام»: صص 406- 405.
6) سنباد کوشش داشت تا مزدکیان و شیعیان را به یکدیگر نزدیک کند و درین راه حتی مدعی شد که مزدک هم شیعه بوده است؛ رک به «تاریخچه مکتب مزدک»: صص 81 – 80.
7) رک به «همان»: صص 60 – 58 و ص 80.