برخی میگویند شیخبهایی از اهل سنت بوده است و دلیل آن را سفر شیخبهایی به حلب و ابراز مذهب اهل سنت در آن جا دانستهاند. در این باره نویسندهی خلاصة الأثر مینویسد:
در زمان سلطان مراد بن سلیم، پنهانی به حلب آمد و پنهانی در درسهای پدرم شیخ عمر حاضر میشد. پدرم میدانست که شیعه است. بهایی از بازرگانی ایرانی خواست که میهمانی ترتیب داده و پدرم را با او آشنا کند. در آن مجلس بهایی گفت: «من پیرو سنتم و صحابه را دوست دارم، لیک چه کنم که پادشاه ما شیعه است و سنیها را میکشد.» وی چون به دیار اهل سنت رسید، دیباچهی پارهای از تفسیرش را، که به نام شاه عباس نوشته بود، به نام سلطان مراد نمود و چون مردم جبل عامل از آمدن او آگاه گردیدند، گروه گروه نزد او رفتند. چون ترسید کارش آشکار گردد، از حلب رفت.
با این همه آثاری که از شیخبهایی برجای مانده، نه تنها شیعی بودنش هویداست، بلکه باید او را یکی از مرزبانان اصلی تشیع راستین روزگار صفویه در ایران دانست. حتی همان گزارش خلاصه الأثر دلیل محکمی بر اعتقاد او به مذهب تشیع است.