جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

مأمون مروزی را به سبب اشتباهاتش سرزنش می‏کند

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

پس از آن که امام علیه‏السلام راه حجت و دلیل را بر سلیمان بست، او در پاسخ به پرسشهای امام علیه‏السلام سردرگم شده بود، و پیاپی دچار خبط و اشتباه می‏شد، مأمون اشتباهات سلیمان را که نشانه شکست و ناتوانی او بود، متوجه شد و او را سرزنش، و از بیهوده‏گویی منع کرد.

درباره این مناظره نقل شده، پس از آن که امام رضا علیه‏السلام به سلیمان فرمود، پرسشهای خود را تا آخر بگو، سلیمان عرض کرد: اراده صفتی از صفات او است.

امام علیه‏السلام: تا چه حد بازگو می‏کنی که اراده صفتی از صفات او است، آیا اراده حادث است، یا قدیم؟

سلیمان عرض کرد: حادث است.

امام علیه‏السلام فرمود: الله‏اکبر پس اراده حادث است، و اگر صفتی از صفات او بود، قدیم و ازلی بود، و دیگر چیزی اراده نشده بود، زیرا آنچه ازلی است مخلوق و مصنوع نمی‏شود.

سلیمان عرض کرد: در ازل اراده بود و مراد نبود.

امام علیه‏السلام عرض کرد: ای سلیمان دچار وسوسه شدی، اگر اراده ازلی باشد، ناگزیر مراد هم باید از ازل وجود داشته باشد، زیرا بنابر گفته تو لازم می‏آید که خداوند چیزی را که خلقت او ازلی است آفریده باشد، و این صفت کسی است که نمی‏داند چه می‏کند، و خداوند منزه از این است.

سلیمان عرض کرد: ای آقای من بیان کردم که اراده مانند شنیدن و دیدن و دانستن است.

مأمون از گفته او برآشفت و گفت ای سلیمان وای بر تو چه اندازه این غلط را بازگو می‏کنی، این مطلب را رها کن، و از موضوع دیگر سخن بگوی زیرا تو پاسخی غیر از این نمی‏توانی بدهی.

پس از این نیز گفتگو ادامه یافت، تا آن گاه که سلیمان خاموش شد، و مأمون به او می‏گفت ای سلیمان، این داناترین هاشمی است، سپس حاضران در مجلس پراکنده شدند.